دانشنامه تاریخی

دوره نازیستی

مقدمه

دوره نازیستی در آلمان شامل بازه زمانی از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ میلادی است، زمانی که قدرت در دست حزب ملی سوسیالیست (NSDAP) به رهبری آدولف هیتلر بود. این دوره با تأسیس رژیم توتالیتر، سیاست خارجی مهاجم و همچنین سرکوب‌های بی‌سابقه‌ای علیه مردم، از جمله هولوکاست — نابودی سیستماتیک میلیون‌ها نفر، مشخص می‌شود.

تصاحب قدرت

حزب نازی در زمینه عدم‌ثبات سیاسی و اقتصادی عمیق ناشی از قرارداد ورسای، که پس از جنگ جهانی اول امضا شد، و رکود بزرگ به قدرت رسید. هیتلر در ژانویه ۱۹۳۳ به عنوان صدراعظم آلمان منصوب شد. فوراً پس از آن، سرکوب‌های وسیعی علیه مخالفان، از جمله کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها آغاز شد. در مارس ۱۹۳۳، قانون تفویض اختیارات تصویب شد که به هیتلر اجازه می‌داد بدون تأیید پارلمان، قوانین را صادر کند و عملاً دیکتاتوری را برقرار ساخت.

نازی‌ها شروع به استفاده فعال از تبلیغات برای ترویج ایدئولوژی خود کردند. در سال ۱۹۳۴، هیتلر پست‌های رئیس‌جمهور و صدراعظم را ادغام کرد و به «فورر» تبدیل شد، که قدرت او را تحکیم کرد. در خلال رایش نورنبرگ در سال ۱۹۳۵، قوانین نژادی تصویب شد که حقوق یهودیان و سایر اقلیت‌ها را محدود کرد و این مبنا را برای سرکوب‌های آینده فراهم کرد.

ایدئولوژی و سیاست

ایدئولوژی نازیستی بر اصول نژادپرستی آریایی، ملی‌گرایی و یهودی‌ستیزی پایه‌گذاری شده بود. نازی‌ها بر این عقیده بودند که نژاد آریایی «عالی» است و باید بر دیگر ملل تسلط یابد. این باور بنیاد سیاست‌های پاکسازی تمام گروه‌های «نامطلوب»، از جمله یهودیان، کولی‌ها، افراد دارای معلولیت و مخالفان سیاسی بود.

تبلیغات دولتی نقش کلیدی در حمایت از رژیم نازی ایفا کرد. نازی‌ها از سینما، روزنامه‌ها و رادیو برای انتشار ایده‌های خود، شکل‌دهی به افکار عمومی و برجسته‌سازی «نقش بزرگ» آلمان استفاده می‌کردند. هدف اصلی ایجاد یک ملت واحد و یکدست بود که به سرکوب‌های سیستماتیک علیه مخالفان و اقلیت‌ها منجر شد.

سیاست اقتصادی

در ابتدای حکومت نازی‌ها، آلمان با مشکلات اقتصادی جدی، از جمله بیکاری بالا و تورم مواجه بود. دولت نازی برنامه‌های کارهای عمومی و نظامی‌سازی اقتصاد را طراحی کرد که به ایجاد شغل و بهبود اقتصاد کمک کرد. برنامه‌هایی مانند ساخت بزرگراه‌ها به بهبود زیرساخت‌ها کمک کردند، اما همچنین به آماده‌سازی برای جنگ کمک کردند.

تا سال ۱۹۳۹، اقتصاد آلمان عمدتاً برای نیازهای جنگی تغییر شکل داده بود که به آماده‌سازی کشور برای اقدامات تهاجمی فراتر از مرزهای آن منجر شد. این توسعه تسریع شده به آماده‌سازی برای عملیات نظامی گسترده منجر شد که یکی از دلایل آغاز جنگ جهانی دوم بود.

جنگ جهانی دوم

آلمان جنگ جهانی دوم را در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله به لهستان آغاز کرد. با استفاده از تاکتیک «بلیتزکریگ»، نیروهای آلمانی به سرعت لهستان و به تدریج سایر کشورهای اروپا را تصرف کردند. در سال ۱۹۴۰، نازی‌ها نروژ، دانمارک، هلند، بلژیک و فرانسه را اشغال کردند که به فروپاشی ائتلاف ضد هیتلری منجر شد.

در جبهه شرقی در سال ۱۹۴۱، عملیات «بارباروسا» — حمله به اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. در ابتدا آلمان‌ها به موفقیت‌های قابل توجهی رسیدند، اما تا زمستان ۱۹۴۱، آن‌ها با مقاومت شدید ارتش سرخ رو به رو شدند که اولین شکست بزرگ نازی‌ها بود.

هولوکاست

دوره نازیستی همچنین با هولوکاست — نسل‌کشی مردم یهود و سایر گروه‌های «نامطلوب» مشخص شد. از سال ۱۹۳۳، سیاست‌های جداسازی و تبعیض علیه یهودیان آغاز شد که به اوج خود در سال‌های جنگ رسید. در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵، نازی‌ها سازماندهی کشتارهای دسته‌جمعی در اردوگاه‌های کار اجباری و طریق گروه‌های متحرک مرگ را انجام دادند.

برآوردها نشان می‌دهند که در طی هولوکاست حدود شش میلیون یهودی و همچنین میلیون‌ها نفر از دیگر گروه‌ها، از جمله کولی‌ها، کمونیست‌ها، همجنس‌گرایان و افراد دارای معلولیت، نابود شدند. این دوره هولناک تاریخ یکی از تاریک‌ترین و شرم‌آورترین دوره‌ها در تمدن بشری شد.

شکست و پایان دوره نازیستی

تا سال ۱۹۴۳، وضعیت در جبهه به نفع متفقین تغییر کرد. پیروزی‌های ارتش سرخ در استالینگراد و کورسک، و همچنین فرود متفقین در نرماندی در سال ۱۹۴۴، به خسارات جدی به آلمان نازی منجر شد. در سال ۱۹۴۵، متفقین آغاز به آزادسازی مناطق اشغالی کردند و تا آوریل ۱۹۴۵، ارتش سرخ به برلین رسید.

در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵، آدولف هیتلر خودکشی کرد و در ۷ مه آلمان تسلیم بدون قید و شرط را امضا کرد. رژیم نازی سقوط کرد و فرآیند دنازی‌فیکاسیون آغاز شد که در طی آن تلاش‌هایی برای ریشه‌کنی ایدئولوژی نازیستی و احیای آلمان صورت گرفت.

میراث دوره نازیستی

میراث دوره نازیستی زخم‌های عمیقی در تاریخ بشریت بر جا گذاشت. نسل‌کشی، جنگ‌ها و رنج‌هایی که نازی‌ها به وجود آوردند، درسی بود که هرگز نباید فراموش شود. پس از جنگ، جهان با ضرورت نه تنها قضاوت درباره جنایتکاران مواجه شد، بلکه نیاز به ایجاد سازوکارهایی برای جلوگیری از چنین وحشت‌هایی در آینده را نیز احساس کرد.

پژوهش‌های علمی و روشنگری درباره هولوکاست و همچنین درباره فاشیسم و توتالیتاریسم به طور کلی به بخش مهمی از برنامه‌های آموزشی تبدیل شده است. یاد victims رژیم نازی به وسیله یادبودها، یادمان‌ها و پژوهش‌هایی که همچنان یادآور چگونگی آسانی امکان تسلیم به نفرت و تعصبات است، گرامی داشته می‌شود.

نتیجه‌گیری

دوره نازیستی در آلمان یک دوره است که یکی از تراژیک‌ترین و متناقض‌ترین برهه‌های تاریخ را تشکیل می‌دهد. درس‌های آموخته شده از این زمان هنوز هم امروز معتبر هستند. آگاهی از خطرات توتالیتاریسم، نژادپرستی و افراط‌گرایی برای ساخت جامعه‌ای عادلانه و صلح‌آمیز حیاتی است. درک اهمیت دفاع از حقوق بشر و مقابله با نفرت، مسئولیت مشترک ماست.

به اشتراک گذاشتن:

Facebook Twitter LinkedIn WhatsApp Telegram Reddit email

مقالات دیگر: