دورهٔ استعمار در پاپوآ - گینه نو یک مرحلهٔ مهم در تاریخ این منطقه را در بر میگیرد که از قرن نوزدهم آغاز شده و تا نیمهٔ قرن بیستم ادامه یافت. این دوره با مداخلهٔ خارجی، تغییرات اقتصادی و تحولات اجتماعی قابل توجهی مشخص گردید. در این مقاله، به بررسی مراحل اصلی استعمار، تأثیر قدرتهای مختلف و پیامدهای آن برای جمعیت محلی خواهیم پرداخت.
نخستین اروپاییانی که به پاپوآ - گینه نو رسیدند، کاوشگران و مبلغین مذهبی بودند که در پایان قرن هجدهم وارد منطقه شدند. اما واقعیترین استعمار تنها در قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که جزایر به موضوعی برای علاقهٔ قدرتهای مختلف اروپایی مانند آلمان، بریتانیا و استرالیا تبدیل شد.
در سال ۱۸۸۴ آلمان ادعای خود را بر بخش شمالی گینه نو اعلام کرد و کنترل بر سرزمین را برقرار ساخت. در این زمان، بریتانیا نیز منافع خود را در سواحل جنوبی و جزایر همسایه حفظ نمود. رقابت میان قدرتها به تشکیل پروتکتوریتها و مستعمرات انجامید که نقشهٔ سیاسی و اقتصادی این منطقه را تغییر داد.
دورهٔ استعمار تغییرات اقتصادی قابل توجهی را به پاپوآ - گینه نو آورد. بخشهای اصلی، مانند کشاورزی و استخراج منابع، برای پاسخگویی به نیازهای استعمارگران تغییر شکل یافت. تأسیس مزارع برای تولید روغن نارگیل، لاستیک و دیگر کالاهای صادراتی به فرم اصلی اقتصاد استعمار تبدیل شد.
جمعیت محلی غالبا به کار سخت در این مزارع مجبور میشدند که منجر به بدتر شدن شرایط زندگی آنها میگردید. در برخی موارد از سیستم «قرضهای سیاه» استفاده میشد که در واقع ساکنان بومی را به بردگی در سرزمین خودشان تبدیل میکرد.
استعمار همچنین تأثیر قابل توجهی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگ پاپوآ - گینه نو داشت. معرفی مبلغین مسیحی، شیوههای مذهبی ساکنان محلی را تغییر داد و به ظهور باورها و سنتهای جدید کمک کرد. در عین حال، بسیاری از آداب و رسوم باستانی مورد انتقاد و یا طرد واقع شدند که به از دست رفتن میراث فرهنگی انجامید.
علاوه بر این، اروپاییها با خود شیوههای جدید آموزشی و پزشکی آوردند که در برخی موارد به بهبود شرایط زندگی مردم کمک کرد. اما دسترسی به این خدمات غالبا محدود به کسانی بود که تحت کنترل مقامات استعمارگر قرار داشتند.
با وجود تغییرات اقتصادی و اجتماعی، جمعیت محلی نسبت به قدرت استعمار بیتفاوت نماند. در طول دورهٔ استعمار، درگیریها و شورشهای مختلفی علیه استعمارگران رخ داد. یکی از معروفترین شورشها، شورش در سال ۱۹۲۱ بود که ساکنان محلی علیه کارهای اجباری و استثمار قیام کردند.
مقاومت جمعیت محلی نیز به شکل خرابکاری، فرار از پرداخت مالیات و دیگر اعمال نافرمانی بروز میکرد. این اقدامات به نوبهٔ خود منجر به سرکوبهای خشونتآمیز از سوی مقامات استعمارگر شد که تلاش داشتند کنترل بر سرزمین را حفظ نمایند.
با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، نیروهای استرالیایی مستعمرات آلمانی را در اقیانوس آرام، از جمله پاپوآ - گینه نو، تصرف کردند. پس از جنگ، این سرزمین به عنوان یک قیمومت تحت کنترل استرالیا قرار گرفت. این امر به موج جدیدی از تغییرات منجر شد، زمانی که مقامات استرالیایی در تلاش بودند تا منطقه را مدرن کنند و ساختارهای اداری جدیدی را معرفی نمایند.
استرالیا همچنین کنترل بر اقتصاد را به عهده داشت و شامل استخراج منابع و مدیریت کشاورزی میشد. این موضوع همچنان نارضایتی جمعیت محلی را برانگیخت که در نهایت به افزایش احساسات ملیگرایی و تمایل به خودگردانی انجامید.
پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۹، حرکت به سمت استقلال آغاز شد. جمعیت محلی فعالتر از قبل برای حقوق و خودگردانی خود تلاش کردند که منجر به شکلگیری جنبشها و سازمانهای سیاسی مختلف گردید. در سال ۱۹۷۵، پاپوآ - گینه نو استقلال خود را از استرالیا به دست آورد که به عنوان مرحله نهایی در تاریخ طولانی دورهٔ استعمار محسوب شد.
فرآیند استقلال پیچیده و دشوار بود، اما این یک گام مهم در بازسازی هویت فرهنگی و حاکمیت سیاسی مردم پاپوآ - گینه نو به شمار میرفت.
دورهٔ استعمار در پاپوآ - گینه نو تأثیر عمیقی بر تاریخ این منطقه گذاشت و بر فرهنگ، اقتصاد و ساختارهای اجتماعی آن تأثیر گذاشت. بررسی این دوره، درک بهتری از واقعیات مدرن پاپوآ - گینه نو و چالشهایی که کشور در راستای توسعه و خودگردانی با آن مواجه است، ارائه میدهد. با وجود مشکلات، جمعیت محلی به حفظ هویت فرهنگی منحصر به فرد خود ادامه میدهند و سنتها و گرایشهای مدرن را با هم ترکیب میکنند.