تمدن اینکاها که از قرن پانزدهم تا تصرف اسپانیایی در قرن شانزدهم در آمریکای جنوبی وجود داشت، یکی از مهمترین فرهنگها در تاریخ محسوب میشود. منشأ اینکاها در پردهای از افسانهها و داستانها پوشیده شده است، اما تحقیقات باستانشناسی و تاریخی به ما اجازه میدهد ریشههای آنها را بازسازی کنیم و بفهمیم این تمدن بزرگ چگونه توسعه یافت.
زمینه تاریخی
در ابتدا، اینکاها یکی از بسیاری از گروههای قومی بودند که در منطقه آند زندگی میکردند. آنها از ناحیهای به نام کوسکو منشأ گرفتند، که در پرو مدرن قرار داشت. کوسکو، که در ارتفاعی بالای 3000 متر از سطح دریا واقع شده بود، مرکز امپراتوری اینکا و مکانی بود که فرهنگ آنها شکل گرفت.
بر اساس افسانهها، بنیانگذاران اینکاها مانو و پچاکوتک بودند، که به روایات، فرزندان خدای خورشید بودند. افسانه آنها داستان سفرشان از دریاچه تیتیکاکا را روایت میکند و اینکه چگونه آنها سفر خود را در آند برای ایجاد پادشاهی خود آغاز کردند.
دوره اولیه اینکاها
در ابتدا، اینکاها قبیلهای کوچک به نام اینکاها بودند. توسعه آنها در شرایط بیثباتی سیاسی و درگیری با قبیلههای همسایه به وقوع پیوست. در قرنهای دوازدهم و سیزدهم، اینکاها شروع به گسترش سرزمینهای خود نمودند و فرهنگهای همسایهای مانند کایاری و چچاپویا را جذب کردند.
اینکاها از تاکتیک فتح مسالمتآمیز استفاده کردند و به قبایل تسلیمشده پیشنهاد پیوستن به فرهنگ و سیاست خود را در عوض حفاظت و برخی امتیازات دادند. این امر به آنها کمک کرد تا به تدریج قدرت خود را تقویت کرده و امپراتوری بزرگی را ایجاد کنند.
ایجاد امپراتوری
تشکیل امپراتوری اینکاها در قرن پانزدهم تحت رهبری پچاکوتک آغاز شد. او مجموعهای از اصلاحات را آغاز کرد که شامل:
- اصلاحات اداری: پچاکوتک امپراتوری را به چهار استان تقسیم کرد که هر کدام توسط فرماندار منصوبشدهای اداره میشد. این امر مدیریت را سادهتر و کارایی را افزایش داد.
- ساخت جادهها: اینکاها شبکه گستردهای از جادهها را ساختند که تمام نقاط امپراتوری آنها را به هم متصل میکرد. این امر به جابجایی سریعتر نیروها و کالاها کمک کرد و ارتباط بین مناطق را تسهیل نمود.
- یونیکاسیون فرهنگی: اینکاها عادات و زبان خود (کچوا) را در میان مردم تسلیمشده معرفی کردند که به ایجاد یک هویت یکپارچه اینکایی کمک کرد.
امپراتوری اینکاها در اواخر قرن پانزدهم به اوج خود رسید، پوششدهی به سرزمینهای پرو، بولیوی، اکوادور، شیلی و آرژانتین مدرن. بزرگترین شهرها شامل کوسکو، کیتو و لیما بودند.
ساختار اجتماعی
جامعه اینکاها دارای تقسیمبندی سلسلهمراتبی دقیق بود. در رأس آن ساپاینکا قرار داشت که به عنوان حاکم الهی شناخته میشد، و در زیر او اشراف، رهبران قبائل و مردم عادی قرار داشتند. ساختار اجتماعی شامل:
- اشراف: به عنوان مشاوران ساپاینکا خدمت میکردند و سرزمینهای محلی را اداره میکردند.
- طبقه کارگر: شامل کشاورزان، صنعتگران و سربازانی بود که اقتصاد و حفاظت امپراتوری را تامین میکردند.
- بردهها: بخشی از اقتصاد بودند و اغلب در ساخت و ساز و در مزارع به کار گرفته میشدند.
سیستم اقتصادی اینکاها بر اساس مالکیت جمعی زمین بود، جایی که زمین متعلق به دولت بود و توزیع آن بر اساس نیازها و وظایف در میان مردم انجام میشد.
فرهنگ و دین
فرهنگ اینکاها به شدت با دین آنها مرتبط بود. خدایان اصلی عبارت بودند از:
- اینتی: خدای خورشید، که مهمترین خدای دین اینکایی محسوب میشد.
- پچاماما: الهه زمین که مسئول کشاورزی و باروری بود.
- ویرکوشا: موجود الهی که به عنوان خالق جهان و انسانها شناخته میشود.
اینکاها معابد و اماکن مقدس باشکوهی ساختند، از جمله ماچو پیکچو که به نماد تمدن آنها تبدیل شد. آیینها و قربانیها نقش مهمی در زندگی اینکاها ایفا میکرد و آنها اعتقاد داشتند که حفظ روابط خوب با خدایان برای رونق جامعه آنها ضروری است.
نتیجهگیری
منشأ اینکاها با توسعه مداوم و تعامل فرهنگهای مختلف در منطقه آند مرتبط است. مسیر آنها از یک قبیله کوچک به یک امپراتوری بزرگ، داستان هدایت سیاسی، زیرکی اقتصادی و ثروت فرهنگی است. اگرچه تمدن اینکاها تحت فشار کنکیستادورهای اسپانیایی در قرن شانزدهم سقوط کرد، اما میراث آنها در فرهنگ و هویت ملتهای مدرن آند ادامه دارد.