تاریخ بلغاریا در امپراتوری عثمانی شامل بیش از پنج قرن است که از اشغال سرزمینهای بلغاری در قرن چهاردهم آغاز شده و به آزادی در قرن نوزدهم ختم میشود. این دوره تأثیر قابل توجهی بر توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردم بلغارستان داشت. حاکمیت عثمانی، با وجود سرکوبها، به فرآیندهای پیچیدهای از همگونسازی و ادغام فرهنگی منجر شد که تأثیر عمیقی بر هویت بلغاری گذاشت.
امپراتوری عثمانی در قرن چهاردهم به فتوحات خود در بالکان آغاز کرد. در سال 1396، بلغاریا پس از شکست در نبرد نیکوپول، به طور کامل تحت کنترل عثمانیها درآمد. این رویداد آغاز دوره طولانی حاکمیت عثمانی بود که تا سال 1878 ادامه یافت. در ابتدا، مقامات عثمانی ساختارهای محلی مدیریت را حفظ کردند و به بلغاریها اجازه دادند تا بخشی از سنتها و آداب و رسوم خود را حفظ کنند.
در طی قرنهای اولیه حاکمیت عثمانی، در بلغاریا اختلاط قابل توجهی از فرهنگها صورت گرفت. جمعیت محلی خود را با شرایط جدید سازگار کرد، اما همچنین به حاکمیت عثمانی مقاومت نشان داد. با وجود مالیاتهای سنگین و سرکوبها، بسیاری از بلغاریها به مسیحیت ادامه دادند که این مسأله به پایهگذاری خودآگاهی ملی منجر شد.
سیستم مدیریت عثمانی بر اساس میلتها بنا شده بود که به جوامع مذهبی مختلف اجازه میداد امور داخلی خود را اداره کنند. بلغاریها، به عنوان مسیحیان، بخشی از ملت ارتدکس بودند که تحت سرپرستی پاتریارکی قسطنطنیه قرار داشت. این امر به بلغاریها اجازه داد تا دین و سنتهای فرهنگی خود را حفظ کنند، اما همچنین به محدودیتها و سرکوبهایی از جانب مقامات عثمانی منجر شد.
زندگی اقتصادی بلغاریا در این زمان بر پایه کشاورزی استوار بود. عثمانیها الزامات مالیاتی را معرفی کردند که زندگی دهقانان را دشوار میکرد. با این حال، برخی از بلغاریها توانستند در تجارت و صنایع دستی موفق شوند و یک اقتصاد محلی پویا ایجاد کنند. شهرهای اصلی مانند پلاودیو، ولکو تارنوفو و صوفیه به مراکز تجاری مهمی تبدیل شدند که شرق و غرب اروپا را به هم متصل میکردند.
با وجود حاکمیت عثمانی، فرهنگ بلغاری به توسعه خود ادامه داد. در قرنهای شانزدهم و هفدهم، نخستین مدارس و مراکز کتابسازی شکل گرفتند که به گسترش آموزش کمک کردند. ظهور زبان و ادبیات بلغاری یک گام مهم در حفظ هویت ملی بود. نقش قابل توجهی در این فرآیند به عهده راهبان و کشیشها بود که به آموزش جوانان ادامه دادند و متون مقدس را رونویسی کردند.
در قرن هجدهم، رنسانس بلغاری آغاز شد، دورهای از بیداری فرهنگی و ملی. بلغاریها به تاریخ و فرهنگ خود علاقهمندتر شدند که به شکلگیری خودآگاهی ملی کمک کرد. در این زمان، مدارس، تئاترها و گروههای ادبی جدیدی بوجود آمدند که پایهگذار فرهنگ ملی بلغاری شدند.
با رشد خودآگاهی ملی در بلغاریا، جنبشهایی برای آزادی از حاکمیت عثمانی آغاز شد. در قرن نوزدهم، سازمانهای مختلفی به وجود آمدند که به دنبال آزادی ملی بودند. یکی از معروفترین آنها سازمان انقلاب داخلی بود که توسط ژورجی ایزمیریلیف و دیگر فعالان تأسیس شد و تلاش میکرد تا مردم را برای قیام آماده کند.
در سال 1876، قیام آوریل آغاز شد که با وجود سرکوب، توجه جامعه بینالمللی را به رنجهای مردم بلغارستان جلب کرد. نتایج این حوادث موجب تغییرات در وضعیت سیاسی امپراتوری عثمانی و آغاز فرآیند آزادی اراضی بلغاری شد.
جنگ روسیه و ترکیه در سالهای 1877-1878 به نقطه عطفی در مبارزه بلغاریا برای استقلال تبدیل شد. ارتش روسیه از جمعیت بلغاری حمایت کرد و پس از یک سری پیروزیها، امپراتوری عثمانی مجبور شد معاهده صلح سناستفان را امضا کند. نتیجه این معاهده ایجاد خودمختاری دوقلوی بلغارستان بود که گامی مهم در جهت استقلال کامل بود.
با این حال، خودمختاری دوام چندانی نداشت. در کنفرانس برلین در سال 1878، قدرتهای بزرگ شرایط معاهده سناستفان را بازنگری کردند و در نتیجه، خاک بلغارستان به طور قابل توجهی کاهش یافت. این مسأله به نارضایتی در میان بلغاریها و ادامه مبارزه برای استقلال کامل منجر شد.
دوره حاکمیت عثمانی ردپای عمیقی در تاریخ و فرهنگ بلغارستان به جا گذاشت. با وجود رنجها و سرکوبها، مردم بلغاری توانستند هویت و سنتهای خود را حفظ کنند. آزادی از حاکمیت عثمانی مرحلهای مهم در شکلگیری بلغاریا به عنوان یک دولت مستقل بود که توسعه آن را در قرن بیستم تعیین کرد.
بلغارستان معاصر میراث این دوره را حفظ میکند و رویدادها و شخصیتهای مهم مرتبط با آزادی ملی را گرامی میدارد. یادبودها، موزهها و مراکز فرهنگی به مبارزات بلغاریها برای آزادی و همچنین دستاوردها در زمینه هنر و علم که تحت حاکمیت عثمانی به وجود آمد، اختصاص یافته است.
تاریخ بلغاریا در امپراتوری عثمانی یک فرآیند پیچیده و چند بعدی است که تأثیر قابل توجهی بر توسعه مردم بلغارستان گذاشته است. این دوره که پر از رنج و مقاومت بود، زمان رونق فرهنگی و شکلگیری هویت ملی نیز محسوب میشود. مطالعه این زمان به ما این امکان را میدهد که نه تنها تاریخ بلغاریا بلکه فرآیندهای کلی که در اروپا در دوره امپریالیسم رخ داده را بهتر درک کنیم.