دورهٔ بین سالهای ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۰ در تاریخ ایالات متحده زمان تغییرات و دگرگونیهای قابل توجهی بود. پس از جنگ داخلی که در سال ۱۸۶۵ به پایان رسید، کشور با چالشهایی در ارتباط با بازسازی ایالتهای جنوبی و ادغام بردههای آزاد شدهٔ سیاهپوست در جامعه مواجه شد. این فرآیند که به عنوان بازسازی شناخته میشود، با صنعتیسازی ناآرامی همزمان بود که ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور را تغییر داد. در این مقاله ما به بررسی جنبههای کلیدی بازسازی و صنعتیسازی، تأثیر آنها بر جامعه و آیندهٔ آمریکا خواهیم پرداخت.
بازسازی بلافاصله پس از پایان جنگ داخلی آغاز شد. هدف اصلی این دوره بازسازی ایالتهای جنوبی و ادغام بردههای آزاد شده در جامعه بود. اصلاحات سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم قانون اساسی ایالات متحده که در این دوره تصویب شدند، حقوق مدنی را برای بردههای آزاد شده تأمین کردند، از جمله حق رأی.
اما بازسازی با مشکلات جدی مواجه شد. بسیاری از سفیدپوستان جنوبی با تغییرات مخالف بودند و به شدت با آنها مقاومت کردند. تشکیل گروههای تروریستی مانند کُو-کلاکس-کلان منجر به خشونت علیه آمریکاییهای سیاهپوست و متحدانشان گشت. این خشونت مانع اصلی در به اجرا گذاشتن مؤثر برنامههای بازسازی بود.
در طول بازسازی، ساختارهای سیاسی جدیدی در ایالتهای جنوبی ایجاد شد و آمریکاییهای سیاهپوست شروع به تصدی مشاغل دولتی کردند. اما با وجود موفقیتهای موقتی، در سال ۱۸۷۷ بازسازی به طور کامل سرنگون شد و ایالتهای جنوبی شروع به اجرای قوانین جیم کرو کردند که حقوق سیاهپوستان را محدود و جداسازی نژادی را اعمال میکرد.
این تغییرات با مشکلات اقتصادی همراه بود که منجر به تنشهای اجتماعی و سیاسی شد. بسیاری از آمریکاییهای سیاهپوست مجبور بودند در شرایط بردگی واقعی که به آن "بردگی بدهی" میگفتند و در سیستم اجاره کار کنند که حقوق و فرصتهای آنها را محدود میکرد.
به موازات بازسازی، آمریکا دورهٔ صنعتیسازی شدیدی را تجربه کرد. تکنولوژیهای جدید، مانند تلگراف، راهآهن و برق، اقتصاد کشور را دگرگون کردند. بخش صنعتی به تسلط رسید و ایالات متحده شروع به انتقال از اقتصاد کشاورزی به صنعتی کرد.
ظهور صنایع جدیدی مانند فولاد و نفت عامل رشد اقتصادی بود. مهاجرت به شهرها افزایش پیدا کرد، زیرا مردم به دنبال کار در شهرهای در حال رشد از مناطق روستایی خارج شدند. نمونههایی از این شهرها شامل پیتسبورگ، شیکاگو و نیویورک بود که به مراکز صنعت تبدیل شدند.
صنعتیسازی تغییرات قابلتوجهی در ساختار اجتماعی جامعه به وجود آورد. در حالی که ثروت و فرصتها در دست صنعتگران و بازرگانان متمرکز شد، بسیاری از کارگران با شرایط سخت کاری، دستمزدهای پایین و عدم وجود تضمینهای اجتماعی مواجه بودند. این موضوع به پیدایش جنبش کارگری و تشکیل اتحادیهها منجر شد.
کارگران شروع به سازماندهی برای دفاع از حقوق خود کردند که در رویدادهایی چون اعتصاب بزرگ سال ۱۸۷۷، که کارمندان راهآهن در سرتاسر کشور علیه کاهش دستمزدها اعتصاب کردند، نمود پیدا کرد. اعتصابات و اعتراضات در این دوره به طور مکرر به شدت سرکوب شدند که فقط تنش را میان کارگران و بازرگانان افزایش داد.
صنعتیسازی همچنین منجر به افزایش مهاجرت به ایالات متحده شد. مهاجران از اروپا، آسیا و مناطق دیگر در جستجوی شرایط بهتر زندگی و کار بودند. مهاجران غالباً مشاغل کمدرآمد را در کارخانهها و ساختمانها پر میکردند که به رشد اقتصادی کمک کرد، اما همچنین تنشهای اجتماعی را ایجاد کرد.
افزایش تنوع جمعیت به شکلگیری جامعهٔ چندفرهنگی انجامید، اما همچنین منجر به درگیریهای نژادی و قومی گردید. در این زمان، حرکاتی برای محدود کردن مهاجرت به وجود آمد، مانند قانون مهاجرت چینی سال ۱۸۸۲ که ورود مهاجران چینی به کشور را ممنوع میکرد.
پایانی برای بازسازی در سال ۱۸۷۷ و بازگشت قدرت سفیدپوستان جنوبی به یک دورهٔ طولانی از جداسازی نژادی و سرکوب آمریکاییهای سیاهپوست منجر شد. قوانین جیم کرو سیستم تبعیض نژادی را تثبیت کرد که تا نیمهٔ قرن بیستم وجود داشت.
با این حال، دورهٔ بازسازی پایهگذار حرکتهای آینده برای حقوق مدنی و تغییرات اجتماعی بود. این برنامه نشان داد که مسئلهٔ حقوق آمریکاییهای سیاهپوست و برابری همچنان موضوعی مهم خواهد بود که در نهایت به تلاش برای حقوق مدنی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ منجر خواهد شد.
دورهٔ بین سالهای ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۰ یک مرحلهٔ مهم در تاریخ ایالات متحده بود. بازسازی و صنعتیسازی تأثیر عمیقی بر ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور گذاشت. با وجود دستاوردهای قابل توجهی مانند پیشرفت در حقوق مدنی و رشد اقتصادی، بسیاری از مشکلاتی که در این دوره به وجود آمد، همچنان به قوت خود باقیاند. مطالعهٔ این دوره کمک میکند تا جامعهٔ معاصر آمریکا و تنوع آن را بهتر درک کنیم.