استعمار اروپایی تانزانیا اثر عمیقی بر تاریخ، فرهنگ و جامعه آن گذاشته است. در انتهای قرن 19، در جریان "رقابت برای آفریقا"، قدرتهای اروپایی شروع به گسترش فعالانه قاره کردند و رژیمهای استعماری را برقرار کردند و زندگی مردم محلی را تغییر دادند. تانزانیا، به عنوان بخشی از آفریقای شرقی، به موضوعی برای علاقهمندی قدرتهای استعماری مختلف، مانند آلمان و بریتانیا، تبدیل شد. این رویدادها تغییرات قابل توجهی را در اقتصاد، ساختار اجتماعی و فرهنگ منطقه به همراه داشت.
قبل از شروع استعمار، در اراضی جمهوری کنونی گروههای قومی مختلفی وجود داشتند که هر کدام آداب، زبانها و ساختارهای اجتماعی خاص خود را داشتند. منابع اقتصادی اصلی شامل کشاورزی، ماهیگیری و تجارت بودند. پرتغالیها و بازرگانان عرب قبلاً در این منطقه تجارت فعالی داشتند، اما در واقع در انتهای قرن 19 بود که علاقه به آفریقای شرقی در میان قدرتهای اروپایی افزایش یافت که ناشی از عوامل اقتصادی، سیاسی و استراتژیک بود.
انقلاب صنعتی در اروپا نیاز به مواد خام و بازارهای جدید برای محصولات ایجاد کرد. همچنین میل به گسترش نفوذ و موقعیت در عرصه بینالمللی تشدید شد که دولتها را به جستجوی مستعمرات جدید سوق داد. اروپاییها در آفریقا فرصتی برای تأمین منافع خود دیدند و تانزانیا یکی از اولین قربانیان این میل شد.
در اواخر دهه 1880، آلمان اقداماتی برای استعمار تانزانیا آغاز کرد و کنترل بر بخش قارهای آن، که به عنوان تنگانیکا شناخته میشود، برقرار کرد. در سال 1884، مقامات استعماری آلمانی قراردادهایی با حکومتهای محلی امضا کردند که عملاً نفوذ آنها را قانونی کرد. از سال 1885، تنگانیکا به عنوان مستعمره آلمان اعلام شد و در سال 1891 کنترل مستقیم بر این سرزمین برقرار گردید.
استعمارگران آلمانی به دنبال توسعه اقتصاد مستعمره، کشاورزی و جمعآوری منابعی همچون قهوه، کاکائو و پنبه بودند. اما مردم محلی اغلب تحت استثمار و شرایط کاری سخت قرار میگرفتند. برای تأمین کنترل بر مستعمره، مقامهای آلمانی از زور استفاده کردند که مقاومت مردم محلی را به دنبال داشت. یکی از معروفترین قیامها علیه حکومت استعماری آلمان، قیام هِرِرو در سال 1904 بود که در آن مردم محلی سعی کردند حقوق و زمینهای خود را دفاع کنند.
بعد از جنگ جهانی اول، آلمان شکست خورد و مستعمرات آن تحت قیومیت لیگ ملل قرار گرفت. در سال 1919، تنگانیکا به بریتانیا واگذار شد که آغاز مرحله جدیدی از حکومت استعماری بود. بریتانیاییها به دنبال مدیریتی "ملایمتر" در مقایسه با آلمانیها بودند، اما سیستم استعماری همچنان مردم محلی را مجبور به کار در مزارع و صنعت استخراج میکرد.
بریتانیاییها قوانین و سیستمهای اداری جدیدی را معرفی کردند که ساختار مدیریت محلی را تغییر داد. بر خلاف آلمانیها، آنها شروع به تعامل با حکام محلی کردند، که این امر به حفظ ظاهر مشروعیت حکومت آنها کمک میکرد. با این حال، این موضوع رنجهای مردم محلی را کاهش نمیداد، که همچنان با مشکلات اقتصادی و محدودیتها در حقوق خود مواجه بودند.
استعمار منجر به تغییرات قابل توجهی در ساختار اقتصادی تانزانیا شد. شیوههای کشاورزی جدیدی که مقامهای استعماری معرفی کردند، به افزایش تولید کالاهای صادراتی مانند قهوه و پنبه معطوف بود. این کشتها بر پایه کار مردم محلی بود، که برای کار خود دستمزد پایینی دریافت میکردند و در شرایط سخت کار میکردند.
ایجاد زیرساختها، مانند جادهها و راهآهن، جنبهی مهمی از سیاست استعماری بود، زیرا این امر به حمل و نقل کالاها به بازارهای بینالمللی کمک میکرد. اما این زیرساختها به منافع مردم محلی خدمت نمیکرد و تنها حکومت استعماری را تقویت میکرد و شرایط مناسبی را برای استعمارگران فراهم میآورد.
استعمار اروپایی همچنین منجر به تغییرات اجتماعی قابل توجهی شد. مقامهای استعماری سعی کردند آداب و باورهای سنتی مردم محلی را تغییر دهند و ارزشهای غربی و مسیحیت را وارد کنند. مبلغها در این روند نقش مهمی ایفا کردند و با ایجاد مدارس و کلیساها به گسترش آموزش و ایدههای جدید کمک کردند.
با این حال، اصلاحات استعماری اغلب به درگیریهایی با باورهای سنتی و ساختارهای اجتماعی منجر میشد. مردم محلی در برابر تلاشها برای تغییر شیوه زندگی خود مقاومت میکردند که گاهی به قیامها و درگیریها میانجامید. با وجود این، روند تبادل فرهنگی ادامه داشت و عناصر فرهنگ اروپایی به تدریج در زندگی محلی ادغام میشد.
مقاومت در برابر استعمار بخش مهمی از تاریخ تانزانیا شد. از آغاز حکومت استعماری، مردم محلی قیامهایی علیه مقامهای استعماری ترتیب میدادند. یکی از معروفترین آنها قیام مالاگازی بود که در سال 1905 آغاز شد، زمانی که مردم محلی علیه شرایط سخت کاری و استثمار قیام کردند. این قیام به یکی از نمادهای مبارزه برای آزادی و استقلال تبدیل شد.
تا دهه 1950، نارضایتی فزاینده از رژیم استعماری منجر به شکلگیری احزاب سیاسی که به دنبال استقلال بودند، شد. این احزاب تجمعات و اعتراضاتی را سازماندهی کردند تا توجه را به مشکلات مردم محلی جلب کنند. این جنبش استقلال مرحلهای مهم در تاریخ تانزانیا بود و در نهایت به کسب استقلال در سال 1961 انجامید.
استعمار اروپایی تانزانیا اثر عمیقی بر تاریخ، فرهنگ و جامعه آن گذاشته است. تغییرات اقتصادی، معرفی ساختارهای اجتماعی جدید و تأثیرات فرهنگی زندگی مردم محلی را در طی دههها شکل داده است. مقاومت در برابر رژیم استعماری به نماد تلاش برای آزادی و استقلال تبدیل شد و این جنبش همچنان بر جامعه مدرن تانزانیا تأثیرگذار است. مطالعه دوره استعماری برای درک زمینه تاریخی و تأثیرات آن بر توسعه تانزانیا در دوره پس از استعمار بسیار مهم است.