سیستم دولتی زیمباوه مسیر طولانی و دشواری را طی کرده است، از اشکال سنتی حکمرانی در دوره پیشاکولونیالیستی تا ساختارهای دموکراتیک مدرن. این فرایند تحت تأثیر تغییرات تاریخی، سیاسی و اجتماعی است، از جمله استعمار، مبارزه برای استقلال و توسعه پساکولونیالی. مطالعه تکامل سیستم دولتی زیمباوه به درک بهتر مراحل کلیدی تشکیل آن و چالشهای فعلی کمک میکند.
قبل از ورود استعمارگران اروپایی، سرزمینهای امروزی زیمباوه تحت حاکمیت رهبران مختلف قبایل و مناطق بودند. معروفترین سیستم حکمرانی در بزرگ زیمباوه بود، جایی که پادشاهان از دودمان موتاپا نقش کلیدی در حکمرانی ایفا میکردند. اساس قدرت در این دوره پیوندهای خویشاوندی، سنتها و کنترل بر منابعی مانند طلا و دام بود. رهبران سنتی همچنین وظیفه میانجیگری بین مردم و دنیای معنوی را بر عهده داشتند.
از اواخر قرن نوزدهم، زیمباوه، که در آن زمان به نام رودزیا جنوبی شناخته میشد، تحت کنترل شرکت بریتانیایی افریقای جنوبی و سپس امپراتوری بریتانیا قرار گرفت. در این دوره سیستم حکمرانی استعمارگرانهای بر اساس جداسازی نژادی ایجاد شد. اقلیت سفید پوست در موقعیت تسلط قرار داشت و بر منابع زمین و نهادهای سیاسی کنترل داشت، در حالی که جمعیت بومی از حقوق اساسی محروم بود. در سال ۱۹۲۳، رودزیا جنوبی به عنوان مستعمره خودمختار بریتانیایی شناخته شد که نفوذ استعمارگران اروپایی را تقویت کرد.
در میانه قرن بیستم، اعتراضات علیه حکومت استعمارگری افزایش یافت که به یک حرکت سازمانیافته برای استقلال تبدیل گردید. چهرههای کلیدی این دوره، جاشوا نکارا و رابرت موگابه بودند که رهبری مبارزه مسلحانه علیه رژیم اقلیت سفید را بر عهده داشتند. در سال ۱۹۶۵، دولت ایان اسمیت اعلامیه استقلال یکجانبه رودزیا را صادر کرد که منجر به محکومیت و تحریمهای بینالمللی شد. مبارزه برای استقلال در سال ۱۹۸۰ به پایان رسید، زمانی که کشور دارای حاکمیت شد و به زیمباوه تغییر نام داد.
پس از دستیابی به استقلال، زیمباوه سیستم حکومتی پارلمانی را پذیرفت. رابرت موگابه به نخستوزیر کشور و سپس رئیسجمهور تبدیل شد، هنگامی که سیستم ریاستجمهوری معرفی شد. در این دوره، دولت به دنبال از بین بردن عواقب استعمار بود و برنامههای اصلاحی را در کشاورزی، آموزش و بهداشت اجرا کرد. با این حال، روابط پرتنش بین احزاب زانو و زاپو منجر به درگیریهای داخلی، مانند تراژدی گوکورا هوندی در دهه ۱۹۸۰ شد.
در سال ۱۹۸۷، یک اصلاحات قانونی انجام شد که قدرت رئیسجمهور را تقویت کرد و اختیارات زیادی را در دستان رابرت موگابه متمرکز کرد. این آغاز یک دوره طولانی از حکمرانی خودکامه بود که با محدودیت آزادیهای مطبوعاتی، سرکوب مخالفان و تمرکز قدرت در دست یک حزب همراه بود. مشکلات اقتصادی، از جمله هایپر اینفلشن و بیثباتی سیاسی انتقادها از دولت را تشدید کرد.
تا سالهای ۲۰۰۰، در زیمباوه اعتراضات گستردهای علیه رژیم موگابه آغاز شد. بحران سیاسی با فروپاشی اقتصادی ناشی از اصلاحات زمین و تحریمهای بینالمللی تشدید شد. در سال ۲۰۱۷، ارتش یک کودتای خونین را بدون خونریزی انجام داد که به استعفای رابرت موگابه منجر شد. جانشین او، اممرسون منانگ'agwa، اصلاحات و بهبود وضعیت سیاسی را وعده داد.
زیمباوه مدرن یک جمهوری با سیستم ریاستجمهوری است. رئیسجمهور دارای اختیارات زیادی است، از جمله تعیین دولت و مدیریت قوه اجرایی. پارلمان از دو مجلس تشکیل شده است - مجمع ملی و سنا. با وجود اینکه اصول دموکراتیک رسماً اعلام شده، بسیاری از جنبههای سیستم دولتی به دلیل شفافیت ناکافی، فساد و محدودیت حقوق مخالفان مورد انتقاد قرار دارند.
با وجود سیستم سیاسی مدرن، رهبران سنتی همچنان نقش مهمی در حکمرانی در سطح محلی ایفا میکنند. آنها وظیفه میانجیگری بین دولت و مردم را بر عهده دارند و در حفظ فرهنگ و سنتها کمک میکنند. مشارکت آنها در زندگی سیاسی پیوند بین میراث تاریخی و مدرنیته را تقویت میکند.
تکامل سیستم دولتی زیمباوه نشاندهنده مسیری پیچیده از اشکال سنتی حکمرانی به ساختارهای دموکراتیک مدرن است. این فرایند با چالشهای متعددی از جمله استعمار، مبارزه برای استقلال و اصلاحات پساکولونیالی همراه بوده است. آینده سیستم دولتی زیمباوه به توانایی آن در غلبه بر مشکلات فعلی و تضمین توسعه پایدار برای شهروندانش بستگی دارد.