اندونزی یک مجمعالجزایر است که از بیش از ۱۷,۰۰۰ جزیره تشکیل شده و دارای میراث تاریخی غنی و متنوعی است. تاریخ اندونزی بیش از ۲,۰۰۰ سال را در بر میگیرد و شامل بسیاری از تغییرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است.
نقاط باستانی در سرزمین اندونزی امروزی به دوران نوسنگی برمیگردد، زمانی که اولین کشاورزان شروع به کشف کشاورزی کردند. یافتههای باستانشناسی، از جمله مقبرهها و ابزارهای کار، نشاندهنده وجود جوامع پیچیده در هزاره اول پیش از میلاد است.
از قرن چهارم میلادی، اندونزی به یک مسیر تجاری مهم بین چین و هند تبدیل شد که منجر به تبادل فرهنگی و گسترش بودیسم و هندوئیسم گردید. یکی از اولین دولتهای بزرگ در این مجمعالجزایر مَتَرم بود که در قرن هفتم در جاوه تأسیس شد و سپس دولتهایی مانند شیرویدجا و ماجاپاهیت به آن پیوستند.
از قرن چهاردهم، فرآیند اسلامزدایی در اندونزی آغاز شد. اسلام به سرعت در میان مردم محلی گسترش یافت و تا قرن شانزدهم در اکثر جزایر، از جمله جاوه، پذیرفته شد. این منجر به شکلگیری سلاطینی جدید، مانند سلطاننشین ماجاپاهیت و سلطنت دمک گردید.
در اوایل قرن شانزدهم، قدرتهای کلونیالیستی اروپایی، مانند پرتغال و اسپانیا، شروع به استعمار اندونزی کردند و به دنبال مسیرهای تجاری و منابع جدید بودند. اما بیشترین تأثیر را هلند گذاشت، که شرکت هند شرقی را در سال ۱۶۰۲ تأسیس کرد. هلندیها به تدریج کنترل بسیاری از جزایر را به دست گرفتند و تا قرن نوزدهم، تقریباً کل اندونزی تحت کنترل آنها بود.
دوره کلونیالیسم با استثمار منابع طبیعی و اقدامات خشونتآمیز علیه مردم محلی مشخص شد که منجر به رشد جنبشهای ملیگرایانه در اوایل قرن بیستم گردید.
جنگ جهانی دوم کاتالیزوری برای حرکت استقلال اندونزی شد. پس از اشغال ژاپن (۱۹۴۲-۱۹۴۵)، رهبران محلی، مانند سوکارنو و محمد هاتا، در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ استقلال اندونزی را اعلام کردند. اما هلند تلاش کرد تا مستعمرات خود را بازگرداند، که منجر به جنگ خونینی برای استقلال گردید.
پس از چهار سال درگیری و فشارهای بینالمللی، هلند استقلال اندونزی را در سال ۱۹۴۹ به رسمیت شناخته و سوکارنو به اولین رئیسجمهور کشور تبدیل شد.
در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، اندونزی با مشکلات اقتصادی و بیثباتی سیاسی مواجه شد. در سال ۱۹۶۵، یک کودتای نظامی روی داد که منجر به به قدرت رسیدن ژنرال سوهارتو شد. او یک رژیم استبدادی را برقرار کرد که نزدیک به ۳۰ سال به طول انجامید.
در دوران حکومت سوهارتو، اندونزی به رشد اقتصادی دست یافت، اما در عین حال نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفتهای سیاسی نیز در آن زمان رخ داد. سوهارتو در سال ۱۹۹۸ به دلیل اعتراضات گسترده و بحران اقتصادی از مقام خود استعفا داد.
پس از استعفای سوهارتو، اندونزی شروع به گذار به دموکراسی کرد. انتخابات آزاد برگزار شد و کشور یک قانون اساسی جدید را پذیرفت. در دو دهه گذشته، اندونزی رشد اقتصادی پایدار و مشارکت فعال در امور بینالملل را به نمایش گذاشته است.
با این حال، اندونزی با چالشهای مختلفی مانند فساد، نابرابری و مسائل زیستمحیطی مواجه است. جامعه اندونزی بهطور قابلتوجهی متنوع است و بیش از ۳۰۰ گروه قومی و زبانهای متعدد را در بر میگیرد.
تاریخ اندونزی داستانی از مبارزه، تنوع و تغییرات است. از پادشاهیهای باستانی تا یک دولت دموکراتیک مدرن، اندونزی ادامه دارد که پیشرفت کند و به فرهنگ و اقتصاد جهانی کمک کند.