تشکیل دولت در آمریکا یک فرآیند پیچیده و چند مرحلهای است که دورهای را از زمان colonisation تا ایجاد قانون اساسی ایالات متحده شامل میشود. این فرآیند تحت تأثیر عوامل متعددی بود که شامل تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بودند که در مستعمرات و در کل جهان در حال وقوع بود. رویدادهای اصلی، مانند انقلاب آمریکا، تصویب اعلامیه استقلال و ایجاد قانون اساسی، نقش کلیدی در تعیین ماهیت دولت جدید ایفا کردند.
در اوایل قرن هفدهم، مستعمرات انگلستان در سواحل شرقی آمریکای شمالی شروع به شکلگیری کردند. در طول دوره مستعمراتی، مستعمرات مؤسسات و اشکال خودمدیریتی خود را توسعه دادند. به عنوان مثال، در ویرجینیا در سال 1619، اولین مجلس کلن نشین تشکیل شد که پیشدرآمد پارلمانداری مدرن شد.
علیرغم اینکه مستعمرات تحت کنترل تاج بریتانیا بودند، ساکنان آنها به تدریج احساس خودمختاری بیشتری پیدا کردند. این احساس با گذشت هر سال تقویت میشد زیرا مستعمرات به طور فزایندهای در زمینه اقتصادی و سیاسی مستقل میشدند، که این موضوع مبنای جنگ آینده برای استقلال بود.
ایدههای روشنگری تأثیر شگرفی بر تشکیل دولت آمریکایی داشتند. فیلسوفان، مانند جان لاک، ژان ژاک روسو و منتسکیو، مفاهیم حقوق طبیعی، عدالت اجتماعی و تقسیم قدرت را ترویج کردند. این ایدهها مستعمرهنشینان را به تفکر درباره حقوق خود و نحوه عملکرد دولت ترغیب کردند.
اعلامیه استقلال، که در سال 1776 تصویب شد، این ایدهها را منعکس کرد و اعلام کرد که همه انسانها برابر خلق شدهاند و دارای حقوق غیرقابل سلب، مانند زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی هستند. این موضوع به اصل بنیادین برای دولت جدید تبدیل شد.
انقلاب آمریکایی (1775-1783) اوج نارضایتی فزاینده مستعمرهنشینان از حکومت بریتانیایی بود. مالیات بدون نمایندگی، مانند قانون چای و قانون شکر، نارضایتی شدیدی را به وجود آورد و منجر به تحریمها و اعتراضات شد. رویدادهایی مانند چاینوشی بوسطن در سال 1773 نماد اعتراض به سلطه بریتانیا بود.
درگیری بین مستعمرهنشینان و دولت بریتانیا به جنگی برای استقلال منجر شد که با امضای معاهده صلح پاریس در سال 1783 پایان یافت. این سند استقلال ایالات متحده را به رسمیت شناخت و آغازگر تشکیل دولت جدید شد.
پس از جنگ استقلال، مشخص شد که نیاز به ایجاد پایهای محکم برای دولت جدید وجود دارد. در ابتدا، مقالات کنفدراسیون در سال 1781 به تصویب رسید، اما این سیستم ناکارآمد بود زیرا قدرت زیادی به ایالتهای جداگانه و قدرت کافی به دولت مرکزی نمیداد.
در سال 1787، کنگره قارهای در فیلادلفیا تشکیل شد که در آن قانون اساسی جدیدی تدوین شد. قانون اساسی ایالات متحده، که در سال 1788 به تصویب رسید، سیستم مدیریت مستحکمی ایجاد کرد که بر اساس اصول تقسیم قدرت، فدرالیسم و تأمین حقوق شهروندان بنا شده بود. این یک گام مهم در تشکیل دولت مدرن آمریکایی بود.
تصویب قانون اساسی بحثها و نگرانیهایی را درباره حقوق و آزادیهای شهروندان برانگیخت. برای حل این مسائل، در سال 1791 متمم حقوق تصویب شد که شامل ده اصلاحیه اولیه به قانون اساسی بود. این اصلاحیهها حفاظت از حقوق اساسی، مانند آزادی بیان، آزادی مذهب، حق تجمع و حق حفاظت از بازرسیهای غیرموجه را تامین کردند.
متمم حقوق به عنوان یک ابزار مهم برای حفاظت از آزادیهای مدنی عمل کرد و سیستم جدید مدیریت را مشروعیت بخشید و اعتماد شهروندان را به دولت فدرال تقویت کرد.
در اوایل قرن نوزدهم، احزاب سیاسی در آمریکا شروع به شکلگیری کردند. فدرالیستها، به رهبری الکساندر همیلتون، طرفدار یک دولت مرکزی قوی و توسعه اقتصادی از طریق صنعتیسازی بودند. در همین حال، دموکراتیک جمهوریخواهان، به رهبری توماس جفرسون، از حقوق ایالتها و جامعه کشاورزی حمایت میکردند.
اولین انتخابات ریاستجمهوری در سال 1789 برگزار شد که در آن جورج واشنگتن به اتفاق آرا به عنوان اولین رئیسجمهور انتخاب شد و این یک مرحله مهم در شکلگیری سیستم سیاسی کشور بود. واشنگتن، با تبدیل شدن به رئیسجمهور، بسیاری از پیشفرضها را برای رهبران بعدی پایهگذاری کرد، از جمله ایجاد کابینه و اصل دو دورهای شدن.
دولت جدید با چند چالش روبهرو شد، از جمله اختلافات داخلی، درگیری با ملل بومی و تهدیدات از طرف قدرتهای اروپایی. در سال 1794، شورش ویسکی رخ داد، اعتراضی از سوی کشاورزان به مالیات بر ویسکی، که نشان داد چگونه اداره دولت جدید دشوار بود.
تهدیدات خارجی نیز همچنان عامل مهمی باقی ماند. درگیریها با قبایل بومی که در تلاش برای حفاظت از اراضی خود بودند و روابط پرتنش با اروپا، به ویژه با فرانسه و بریتانیا، ثبات دولت جدید را به خطر میاندازد.
در اوایل قرن نوزدهم، ایالات متحده به طور فعال شروع به گسترش سرزمینهای خود کرد. خرید لوئیزیانا در سال 1803 اندازه کشور را دو برابر کرد و فرصتهای جدیدی برای کشاورزی و تجارت ایجاد کرد. експедицию لویی و کلارک، که برای کاوش در زمینهای جدید سازماندهی شده بود، به توسعه غرب کمک کرد.
با این حال، گسترش همچنین به درگیری با ملل بومی و چالشهای جدیدی مرتبط با بردهداری منجر شد. موضوع گسترش بردهداری به سرزمینهای جدید یکی از موضوعات کلیدی در سیاست شد که در نهایت به جنگ داخلی منجر گردید.
تشکیل دولت در آمریکا یک فرآیند پیچیده و متنوع است که شامل سنتهای مستعمراتی، ایدههای روشنگری، مبارزه برای استقلال و ایجاد قانون اساسی میباشد. این رویدادها و ایدهها بنیادی برای دولت مدرن آمریکایی ساختند و به شکلگیری مؤسسات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن کمک کردند. اگرچه دولت جدید با چالشهای زیادی روبرو بود، اما به توسعه و استحکام خود ادامه داد که در نهایت به شکلگیری آن به عنوان یکی از کشورهای پیشرو جهان منجر شد.