اصلاحات اجتماعی پرتغال تحولات قابل توجهی را از اوایل قرن نوزدهم، که کشور وارد مسیر مدرنیزاسیون شد، تا تحولاتی مدرن که به بهبود کیفیت زندگی شهروندان متمرکز است، به همراه داشته است. این اصلاحات طیف وسیعی از زمینهها از جمله آموزش، بهداشت، تأمین اجتماعی و حقوق کار را پوشش میدهند و نقش کلیدی در شکلگیری سیاست اجتماعی کشور دارند. در این مقاله مراحل اصلی اصلاحات اجتماعی در پرتغال، تأثیر آنها بر جامعه و توسعه سیستم اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد.
دوره قرن نوزدهم برای پرتغال زمان تغییرات سیاسی، تحولات اجتماعی و مبارزه برای استقلال بود. پس از انقلاب 1820 و برکناری سلطنت مطلقه، اولین قانون اساسی تصویب شد که اصول سیاست اجتماعی را برای تقویت حقوق شهروندان و برابری اجتماعی بنیان نهاد. با این حال، در طول بیشتر قرن، ناپایداری سیاسی مانع از اجرای اصلاحات اجتماعی معنادار شد.
یکی از اولین مراحل در مسیر تغییرات اجتماعی، فرایند اصلاح نظام آموزش بود. در سال 1834 قانونی تصویب شد که آموزش ابتدایی رایگان برای تمامی کودکان را الزامی کرد. این گام به طرز قابل توجهی سطح سواد در کشور را بهبود بخشید و بنیانهای توسعه بیشتر آموزش را فراهم آورد.
در قرن نوزدهم، پرتغال همچنین شروع به توسعه سیستم بهداشت و درمان کرد. در این دوره، اولین مؤسسات پزشکی دولتی تأسیس شد و سیستم بهداشت عمومی طراحی گردید. با این حال، کشور هنوز با مشکلات جدی در زمینه پزشکی، به ویژه در مناطق روستایی که دسترسی به خدمات درمانی محدود بود، مواجه بود.
آغاز قرن بیستم زمان تغییرات سیاسی و اجتماعی چشمگیری برای پرتغال بود. در سال 1910، انقلابی رخ داد که منجر به برقراری جمهوری و برکناری سلطنت شد. در این دوره، کشور به دنبال مدرنیزه کردن سیستم اجتماعی خود با تمرکز بر اصول دموکراسی، حقوق شهروندی و برابری بود.
در سال 1911، قانون اساسی جدیدی تصویب شد که حقوق شهروندان بر کار، تحصیل و مشارکت در زندگی سیاسی را تثبیت کرد. یکی از دستاوردهای مهم این دوره، اصلاح روابط کار بود که هدف آن بهبود شرایط کار و افزایش دستمزدها برای کارگران بود. معرفی روز کار، تنظیم ساعات کار و همچنین حقوق فعالیتهای اتحادیهای گامهای مهمی در سیاست اجتماعی پرتغال را نشان میدهد.
جنگ جهانی اول همچنین بر اصلاحات اجتماعی در کشور تأثیر گذاشت. مشکلات اقتصادی ناشی از شرکت در جنگ باعث افزایش تنش اجتماعی شد که نیاز به اقدامات اضافی برای حفظ ثبات را به وجود آورد. در این زمان، کار بر بهبود سیستم بهداشت و درمان و ایجاد مؤسسات اجتماعی جدیدی که به حمایت از جانبازان جنگ و خانوادههای آنها پرداخته میشد، آغاز شد.
پس از کودتای 1926 در پرتغال رژیم خودکامهای برقرار شد که تا انقلاب میخک در سال 1974 ادامه یافت. در این زمان، سیستمی به نام "دولت نوین" (Estado Novo) تحت رهبری دیکتاتور آنتونیو د سالازار برقرار شد. اگرچه در دوره حکومت او تلاشهایی برای بهبود اقتصاد و حوزه اجتماعی صورت گرفت، اصلاحات اجتماعی محدود بوده و غالباً به تقویت رژیم سیاسی متمرکز بود.
یکی از مهمترین دستاوردهای دوره سالازار، اصلاحات در بخش کشاورزی و توسعه زیرساختها بود که شرایط زندگی در مناطق روستایی را بهبود بخشید. جادههای جدید ساخته شد، ارتباطات حمل و نقل بهبود یافت و همچنین سیستم آبرسانی و فاضلاب در مناطق روستایی شروع به توسعه کرد.
در زمینه آموزش نیز اقداماتی برای گسترش دسترسی به آموزش صورت گرفت اما نابرابری اجتماعی همچنان قابل توجه بود، به ویژه در مورد زنان و کشاورزان. زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نبودند و مشارکت آنها در زندگی سیاسی محدود بود. سیستم بهداشت و درمان نیز بهطور کافی توسعه نیافته بود، بهویژه در مناطق دورافتاده کشور.
انقلاب میخک که در 25 آوریل 1974 رخ داد، لحظهای اساسی در تاریخ پرتغال بود. این انقلاب منجر به سرنگونی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی شد. این انقلاب تأثیر عمیقی بر اصلاحات اجتماعی داشت، زیرا راه را برای تغییرات قابل توجه در زندگی اجتماعی و سیاسی کشور باز کرد.
پس از انقلاب، اصلاحات رادیکالی برای دموکراتیزه کردن جامعه و از بین بردن عواقب حکومت خودکامه انجام شد. یکی از نخستین اقدامها، انجام اصلاحات ارضی بود که امکان توزیع مجدد زمین و بهبود وضعیت کشاورزان را فراهم آورد. همچنین محدودیتها برای زنان لغو شد که این امر به آنها حقوق برابر در زمینه آموزش، کار و سیاست را اعطا کرد.
علاوه بر این، در این دوره اصلاحاتی در نظام بهداشت و درمان انجام شد که هدف آن گسترش دسترسی به خدمات درمانی و بهبود کیفیت مراقبتهای پزشکی بود. یکی از دستاوردهای مهم، تأسیس سرویس ملی بهداشت بود که خدمات پزشکی رایگان برای همه شهروندان را تضمین کرد.
از زمان تصویب قانون اساسی در سال 1976، پرتغال گامهای قابل توجهی در زمینه اصلاحات اجتماعی برداشته است. قانون اساسی حقوق شهروندان را بر تحصیلات رایگان، بهداشت و همچنین آزادیها و برابری برای همه شهروندان تضمین کرده است. این اصول به عنوان پایه سیاست اجتماعی کشور عمل کرده است.
در زمینه آموزش، اقدامات قابل توجهی برای بهبود کیفیت آموزش و تأمین دسترسی برابر به آن برای همه اقشار جامعه انجام شده است. در چند دهه گذشته، پرتغال بهطور قابل توجهی سیستم آموزش ابتدایی و متوسطه را بهبود بخشیده و همچنین به توسعه سیستم آموزش عالی پرداخته است.
نظام بهداشت و درمان نیز دستخوش تغییراتی قرار گرفته، از افزایش بودجه برای نظام پزشکی دولتی گرفته تا پایان خصوصیسازی خدمات پزشکی. در سالهای اخیر، پرتغال نیز دارای اصلاحات معتبر در راستای بهبود نظام بازنشستگی و حمایت از حقوق کارگران میباشد.
حقوق اجتماعی شهروندان برای احزاب سیاسی اولویت یافته و در چند دهه اخیر در پرتغال شاهد رشد برنامههایی بودهایم که به مبارزه با فقر، تأمین اجتماعی و کمک به اشتغال پرداختهاند.
با وجود دستاوردهای قابل توجه، پرتغال هنوز با تعدادی از مشکلات اجتماعی مواجه است. یکی از مشکلات اصلی، سطح بالای فقر و بیکاری است، بهویژه در میان جوانان و در مناطق روستایی. هرچند برنامههای اجتماعی نقش مهمی در مقابله با این مشکلات دارند، اما هنوز بهطور کامل حل نشدهاند.
سیستم آموزشی و بهداشت و درمان نیز علیرغم موفقیتها در این زمینهها همچنان در حال بهبود است. با این حال، نیاز به بهبود کیفیت و دسترسی به این خدمات برای همه شهروندان، بهویژه برای جمعیت ساکن در مناطق دورافتاده، حس میشود.
اصلاحات اجتماعی پرتغال نقش مهمی در تأمین حقوق و رفاه شهروندان آن ایفا میکند. از زمان انقلاب 1974، کشور در زمینه سیاست اجتماعی بهطور قابل توجهی پیشرفت کرده و فرصتهای برابر در حوزههای آموزش، بهداشت و تأمین اجتماعی را فراهم کرده است. با این حال، پرتغال همچنان با چالشهای اجتماعی مواجه است و لازم است که به بهبود سیستم اجتماعی ادامه دهد تا توسعه پایدار و کیفیت زندگی همه شهروندان را تضمین نماید.