مونته نگرو در قرن بیستم تغییرات قابل توجهی را تجربه کرد که با رویدادهای جهانی، از جمله جنگ جهانی اول و دوم، مرتبط بود. این جنگها تأثیر عمیقی بر زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور گذاشتند که توسعه بعدی آن را تعیین کرد. در این مقاله به نکات کلیدی مربوط به مونته نگرو در این دوره و همچنین تأثیر درگیریهای جهانی بر سرنوشت آن پرداخته شده است.
در اوایل قرن بیستم، مونته نگرو یک شاهزادهنشین مستقل و سپس یک پادشاهی بود. در سال 1905، قانون اساسی اعلام شد که محرکی برای اصلاحات سیاسی بود. با این حال، مشکلات داخلی و تهدیدات خارجی، به ویژه از جانب اتریش-مجارستان، همچنان به این کشور کوچک فشار وارد میکردند. تا سال 1912، مونته نگرو بهطور فعال در جنگهای بالکان شرکت داشت و به دنبال گسترش قلمروهای خود و تقویت نفوذش در بالکان بود.
جنگ جهانی اول در سال 1914 آغاز شد و تأثیر فاجعهباری بر مونته نگرو گذاشت. با شروع درگیری، کشور به ائتلاف ملحق شد و در برابر قدرتهای مرکزی، از جمله اتریش-مجارستان، جنگید. در سال 1916، ارتش مونته نگرو با حمله نیروهای اتریشی مواجه شد که منجر به تلفات سنگینی شد. پس از شکست، مونته نگرو توسط نیروهای اتریشی اشغال شد و پادشاه نیکولا اول مجبور به فرار به تبعید شد.
در شرایط اشغال، مردم مونته نگرو به مقاومت ادامه دادند، گروههای پارتیزانی را سازماندهی کرده و عملیات خرابکاری انجام میدادند. با این حال، با وجود تلاشهای آنها، مونته نگرو بخش قابل توجهی از جمعیت خود را از دست داد و همچنین از نظر اقتصادی آسیب دید. پس از پایان جنگ جهانی اول در سال 1918، مونته نگرو استقلال خود را از دست داد و به صربستان ملحق شد و پادشاهی صربها، کرواتها و اسلوونیهایی را تشکیل داد که بعدها به پادشاهی یوگسلاوی تبدیل شد.
در دوره بین دو جنگ، مونته نگرو با مجموعهای از مشکلات سیاسی و اقتصادی مواجه شد. خودمختاری که قبلاً داشت، به طور قابل توجهی محدود شد، که نارضایتی مردم را به دنبال داشت. مردم مونته نگرو خود را در دولت جدید یوگسلاوی حاشیهای احساس میکردند، که منجر به افزایش خودآگاهی ملی و تمایل به احیای استقلال شد.
وضعیت سیاسی در یوگسلاوی ناپایدار بود، که به شکلگیری جنبشهای سیاسی مختلف، از جمله جنبش برای خودمختاری مونته نگرو کمک کرد. در این زمان، سازمانهای فرهنگی و آموزشی مختلفی فعال بودند که به حفظ هویت مونته نگرو کمک میکردند.
جنگ جهانی دوم در سال 1939 آغاز شد و به زودی مونته نگرو به میدان نبردهای سخت تبدیل شد. در سال 1941، یوگسلاوی توسط نیروهای نازی اشغال شد و در سرزمین مونته نگرو اشغال شدیدی آغاز شد. مردم مونته نگرو آغاز به سازماندهی مقاومت کردند و گروههای پارتیزانی را تحت رهبری کمونیستها ایجاد کردند. این گروهها نقش مهمی در مبارزه با اشغالگران ایفا کردند و بعدها پایهگذار احیای قدرت پس از جنگ شدند.
در سال 1943، نیروهای پارتیزانی به رهبری ژوزف استالین، بخشهای بزرگی از مونته نگرو را آزاد کردند که به آزادی نهایی آن در سال 1944 کمک کرد. در دوران پس از جنگ، مونته نگرو به جمهوری اجتماعی جدید یوگسلاوی پیوست و وضعیت آن در دولت به طرز قابل توجهی بهبود یافت. کشور شروع به بازسازی اقتصاد و زیرساختهای خود کرد که به تقویت هویت ملی مونته نگرو نیز کمک کرد.
پس از جنگ جهانی دوم، مونته نگرو دورهای از احیای اقتصادی و فرهنگی را تجربه کرد. پروژههای متعددی برای بازسازی زیرساختهای ویران شده، ساخت کارخانهها و تأسیسات اجتماعی به اجرا درآمد. دولت به آموزش، بهداشت و توسعه فرهنگ توجه زیادی کرد. این فرایندها به بهبود سطح زندگی و تقویت خودآگاهی ملی مردم مونته نگرو کمک کرد.
در این زمان، سازمانهای فرهنگی و آموزشی ایجاد شد که به احیای سنتها و زبان مونته نگرو کمک کردند. مردم مونته نگرو بهطور فعال در زندگی فرهنگی یوگسلاوی شرکت کردند که به ارتقاء جایگاه آنها در صحنه ملی کمک کرد. قابل توجه است که در این دوره ادبیات و هنر مونته نگرو بهطور فعال توسعه یافت که پایهگذاران میراث فرهنگی مونته نگرو شد.
مونته نگرو در قرن بیستم، بهویژه در دو جنگ جهانی، آزمایشهای قابل توجهی را تجربه کرد که تأثیر عمیقی بر توسعه بعدی آن گذاشت. با وجود تلفات و ویرانیها، مردم مونته نگرو موفق به حفظ هویت و فرهنگ خود شدند که پایهگذار احیای آن و تقویت آن در دوره پس از جنگ شد. این رویدادها زمینه تاریخی منحصر به فردی را شکل دادند که همچنان بر مونته نگرو مدرن تأثیر میگذارد.