تاریخ قرون وسطی فنلاند دورهای پر از رویدادها و تغییرات است، زمانی که در این سرزمین تحولات فرهنگی، مذهبی و سیاسی قابل توجهی روی داد. از زمان آغاز استعمار سوئدی و تا پایان قرون وسطی، زمینهای فنلاند به تدریج بخشی از اروپای مسیحی شدند. قرون وسطی برای فنلاند همچنین با درگیریها، ظهور نهاد حکمرانی و شکلگیری هویت ملی، همچنین آغاز تأثیر فرهنگ و سنتهای غربی مرتبط است.
یکی از رویدادهای کلیدی اوایل قرون وسطی در فنلاند، تأثیر حاکمان سوئدی بود که از قرن سیزدهم آغاز شد. در این دوره، پادشاهان سوئدی علاقه بیشتری به سرزمینهای شرقی نشان دادند و مسیحیت را گسترش دادند. بر اساس تاریخنگاریها، اولین جنگ صلیبی به فنلاند که توسط پادشاه سوئدی اریک مقدس برگزار شد، در دهه 1150 میلادی اتفاق افتاد. هدف این شرکت، تبدیل فنلاندیها به مسیحیت و تقویت موقعیت سوئد در منطقه بود. به تدریج، مسیحیت در سرتاسر فنلاند گسترش یافت و سنتهای بتپرستی به تدریج از صحنه خارج شدند.
با مسیحیتزدایی در فنلاند، ساخت کلیساها و صومعهها آغاز شد که به مراکز نه تنها زندگی مذهبی، بلکه آموزش نیز تبدیل شدند. تأسیس تورکو در سال 1229 میلادی، رویدادی مهم بود، که به مدت طولانی به عنوان مرکز مذهبی و اداری فنلاند باقی ماند. سرزمینهای فنلاند به پاروهای تحت تسلط کلیسای سوئدی تقسیم شدند و در زندگی مذهبی و فرهنگی اروپا شرکت کردند.
تبعیت تدریجی زمینهای فنلاند از سوئد به زودی پس از مسیحیتزدایی آغاز شد. در اوایل قرن سیزدهم، سرزمینهای فنلاند به قلمرو پادشاهی سوئد پیوستند، که بهصورت قانونی تأیید شد، اگرچه در ابتدا حکومت از طریق رؤسای محلی و بزرگان انجام میشد. در سال 1323، صلح اورهوهچکی امضا شد که بر اساس آن، پادشاه سوئدی مگنوس اریکسون و نووگورد حوزههای نفوذ را در سرزمینهای فنلاند امروزی تقسیم کردند. این توافق مرز بین دو قدرت را تعیین کرد و مشخص کرد که بخش غربی فنلاند به سوئد تعلق خواهد داشت.
از آن زمان به بعد، فنلاندیها تابع قوانین سوئدی و تحت حفاظت تاج سوئدی بودند. به دلیل تبعیت سیاسی، قوانین قضایی سوئدی در فنلاند به اجرا درآمد و نجبای فنلاند به تدریج در جامعه سوئدی ادغام شدند. نهاد مأموران سلطنتی شکل گرفت که بر جمعآوری مالیات و اجرای قوانین نظارت داشتند. با وجود تبعیت اداری، فرهنگ فنلاند ویژگیها و سنتهای منحصر به فرد خود را حفظ کرد، که در ادامه به شکلگیری هویت ملی کمک کرد.
فنلاند در قرون وسطی به تدریج اقتصاد خود را توسعه داد. پایههای اقتصاد شامل کشاورزی، ماهیگیری و شکار بود. در سواحل، تجارت بهویژه با سوئد، آلمان و دیگر کشورهای منطقه بالتیک بهطور فعال توسعه یافت. شهر تورکو به عنوان مرکز مهم تجاری فنلاند، بازرگانانی را به خود جذب کرد و مسیرهای تجاری بین شرق اروپا و غرب از آن عبور کرد. فنلاند پوستها، ماهی، قیر و چوب را صادر میکرد و در عوض پارچهها، فلزات و نمک وارد میکرد.
در قرنهای XIV-XV، در فنلاند اتحادیهها و کارگاهها شکل گرفتند که کنترل تولید و تجارت در شهرها را آغاز کردند. صنعتگران به اتحادیهها پیوستند که به توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت محصولات کمک کرد. رشد اقتصادی همچنین به تقویت ساختار اجتماعی، ظهور بورژوازی شهری و قویتر شدن نفوذ فنلاند در تجارت منطقه بالتیک کمک کرد.
در قرون وسطی، فنلاند در مرز پادشاهی سوئد قرار داشت و مجبور بود با تهدیدات همسایگان مقابله کند. بزرگترین دشمن جمهوری نووگورد بود که سوئد در جنگهای زیادی برای کنترل بر کارلیا و سرزمینهای شرقی با آن جنگید. قلعهها و شهرهای فنلاند نقش مهمی در دفاع از مرزهای سوئد ایفا کردند و تا پایان قرن چهاردهم، چندین قلعه استراتژیک مهم در منطقه ساخته شد، از جمله ویبورگ، تورکو و اولاوینلینا.
درگیریهای نظامی، بهویژه حملات مکرر به سکونتگاههای فنلاند، زندگی مردم محلی را به شدت دشوار کرد. بسیاری از مردم جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر مجبور به ترک سرزمینهای خود شدند. با این حال، فنلاندیها به تدریج به زندگی در شرایط مرزی عادت کردند و ساختارهای دفاعی خود را ایجاد کرده و آموزش نظامی را تقویت کردند. فنلاند در قرون وسطی نقش یک حایل را بازی کرد، در برابر حملات شرق از سوئد دفاع کرد و در جنگهای دفاعی علیه نووگورد و دوکنشین مسکو شرکت کرد.
در سال 1397، اتحادیه کالمار تشکیل شد - اتحادیهای از سوئد، دانمارک و نروژ که هدف آن اتحاد برای مقابله با دشمنان مشترک بود. فنلاند، به عنوان بخشی از پادشاهی سوئد، در اتحادیه قرار گرفت و در زندگی سیاسی و نظامی آن شرکت کرد. این اتحادیه کمی ثبات به ارمغان آورد، اما نجبای سوئدی، از جمله نمایندگان فنلاند، اغلب با دولت دانمارکی اتحادیه در تعارض بودند که منجر به بروز درگیریهای مسلحانه گردید.
در نتیجه، در سال 1523، هنگامی که سوئد از اتحادیه خارج شد و از کنترل دانمارکی آزاد شد، سرزمینهای فنلاند دوباره بخشی از پادشاهی مستقل سوئد شدند. این لحظه برای فنلاند مهم بود، زیرا سرزمین آن برای دفاع از سوئد راهبردی بود. به همین دلیل، ساخت تأسیسات دفاعی و تقویت حضور نظامی در منطقه ادامه یافت.
تأثیر مسیحیت و ادغام در جامعه سوئدی زندگی روزمره فنلاندیها را تغییر داد. به تدریج، سنتهای قدیمی بتپرستی به حاشیه رفت و تعطیلات و مراسم مذهبی به طور عمده مطابق با اصول کاتولیکی برگزار شد. کلیساهای ساخته شده در شهرها و روستاها، به مراکز نه تنها زندگی مذهبی، بلکه زندگی فرهنگی نیز تبدیل شدند. به این ترتیب، سوادآموزی در فنلاند گسترش یافت و اصول سیستم آموزشی توسعه یافتند.
در زندگی روزمره فنلاندیها، عناصر بتپرستی حفظ شدند، بهویژه در مناطق روستایی، جایی که مسیحیت کندتر پیش رفت. فنلاندیها به جشنوارههای سنتی خود ادامه دادند، روحهای طبیعت را گرامی داشتند و به نیروهای طبیعت ایمان داشتند. تدریجاً، ترکیب عناصر بتپرستی و مسیحی منجر به شکلگیری فرهنگ منحصر به فرد فنلاندی شد که آداب سنتی را با دکترینهای مسیحی ترکیب میکرد.
تاریخ قرون وسطی فنلاند دورهای از دگرگونی است که به شکلگیری اصول فرهنگی ملی، دین و نظام حقوقی منجر شد. تعامل با سوئد و دیگر دول اروپا موجب شد که فنلاند بخشی از تمدن اروپایی شود و در عین حال ویژگیهای منحصر به فرد خود را حفظ کند. تا پایان قرون وسطی، سرزمینهای فنلاند در درون پادشاهی سوئد ادغام شدند و به ایفای نقش مهمی در دفاع و اقتصاد آن ادامه دادند. این دوره همچنین پایههای شکلگیری هویت و فرهنگ فنلاندی را بنا نهاد که جنبههای مهمی در تاریخ فنلاند به شمار میرود.