اصلاحات در اسلواکی، مانند سایر نقاط اروپا، نقش کلیدی در تغییر ساختارهای دینی و اجتماعی جامعه ایفا کرد. تأثیر اصلاحات تنها به تغییرات دینی محدود نمیشد؛ بلکه زندگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داد. اصلاحات همچنین با مجموعهای از قیامها مرتبط بود که نارضایتی تودههای مردم از نظم موجود و ظلم مذهبی، از جمله اقدامات کلیسای کاتولیک را منعکس میکرد.
اصلاحات که در اوایل قرن شانزده در آلمان آغاز شد، تأثیر زیادی بر مناطق مرکزی اروپا، از جمله اسلواکی که در آن زمان بخشی از پادشاهی مجارستان بود، داشت. شرایط محلی به گسترش ایدههای پروتستانتیسم، به ویژه در میان شهرنشینان و همچنین در روستاها و مناطق دورافتاده کمک کرد.
دلیل اصلی ظهور اصلاحات در اسلواکی نارضایتی از کلیسای کاتولیک بود که بسیار تأثیرگذار، ثروتمند و اغلب به عنوان نهادی که مردم را سرکوب میکرد، تلقی میشد. سیستم عفو که اجازه میداد گناهان با پرداخت پول آمرزیده شوند، و همچنین تجمل و فساد در بین سلسله مراتب بالای کلیسا، موجب انتقاد و اعتراض شد. اصلاحات جایگزینی برای دکترین کاتولیک و قدرت کلیسا ارائه داد که توجه و حمایت لایههای قابل توجهی از مردم را جلب کرد.
نخستین نشانههای آموزههای پروتستانتیستی در اسلواکی در اوایل قرن شانزده ظاهر شد، زمانی که ایدههای مارتین لوتر در حال گسترش در مرکز اروپا بود. در اسلواکی پروتستانتیسم حمایتهایی را از میان روشنفکران، شهرنشینان و بخشی از دهقانان به دست آورد. لوتریسم که شاخه اول و پراکندهترین اصلاحات بود، به سرعت در نقاط مختلف اسلواکی گسترش یافت، به ویژه در مناطقی نزدیک به آلمان و در شهرهایی مانند پریشو، براتیسلاوا و نیتر.
ایرانیهای لوتری به شدت از سوی شوراهای شهری مورد حمایت بودند، زیرا آموزههای آنان به زندگی آزادتر و مستقلتر کمک میکرد. پروتستانتیسم همچنین در مناطق روستایی نفوذ پیدا کرد، جایی که دهقانان در آموزههای پروتستانتیستی حمایتهایی را در مبارزه علیه ظلم فئودالی و تأثیر کلیسای کاتولیک یافتند.
کلیسای کاتولیک و مقامات مجارستانی، نگران تأثیر روزافزون پروتستانتیسم، شروع به اتخاذ اقدامات جدی برای سرکوب ایدههای پروتستانتیستی در اسلواکی کردند. کلیسا کنترل بر کاهنان را تشدید کرد و اقداماتی علیه گسترش کتابها و موعظههای پروتستانتیستی انجام داد. در پاسخ به این تهدیدها، کاتولیکها و پروتستانها وارد درگیریهای آشکار میشدند که موجب بروز درگیریهای سیاسی و دینی در اسلواکی شد.
علاوه بر این، از دهه 1560 در مجارستان، و بنابراین در اسلواکی، کنترا اصلاحات آغاز شد. هدف کنترا اصلاحات بازگرداندن آن مناطق و ملتهایی بود که از اصلاحات حمایت کرده بودند، به کلیسای کاتولیک. برای این هدف از روشهای دینی و سیاسی استفاده شد. فعالیتهایOrden Jezuitsi نقش ویژهای در این زمینه داشت، زیرا آنان به طور فعال در زندگی جوامع محلی مداخله کرده و آموزشهای مذهبی و مراسمهایی را جهت بازگرداندن مردم به کاتولیسیسم برگزار کردند.
دوره گسترش پروتستانتیسم در اسلواکی مصادف با بیثباتیهای سیاسی ناشی از درگیری بین بخشهای کاتولیک و پروتستان جمعیت بود. یکی از عوامل مهمی که باعث قیامها شد، تلاش دهقانان و شهرنشینان برای تحقق عدالت اجتماعی بیشتر و همچنین قیام علیه ظلم فئودالی و کلیسایی بود.
یکی از مهمترین قیامهای آن زمان، قیام دهقانی 1596 بود که در جنوب اسلواکی اتفاق افتاد. این قیام به دلیل بار مالی سنگین و تعهدات زمینی، و همچنین ظلم از سوی فئودالها و مقامات کلیسای کاتولیک به وجود آمد. قیامهای دهقانی در اسلواکی هرچند پیامدهای سیاسی بلندمدت نداشتند، اما تناقضهای اجتماعی عمیق در جامعه را برجسته کردند و بخشی از فرآیندهای انقلابی بزرگتر در مرکز اروپا شدند.
جوامع پروتستان که از ایدههای اصلاحطلبانه حمایت میکردند نیز به طور فعال علیه قدرت کلیسای کاتولیک و قدرت سیاسی مقاومت میکردهاند و این منجر به افزایش تنشها بین گروههای مختلف جمعیت شد. علاوه بر این، مجارستان به طور کلی در حال جنگ با امپراتوری عثمانی بود که همچنین به تشدید وضعیت سیاسی پیچیده در اسلواکی کمک میکرد.
با وجود اقدامات سختگیرانه کنترا اصلاحات، پروتستانتیسم همچنان تأثیر قابل توجهی بر زندگی اسلواکی در طول چندین قرن داشت. جوامع پروتستان با وجود تلاشهای کلیسای کاتولیک، توانستند موقعیتهای خود را در مناطق خاصی از اسلواکی، از جمله پریشو و سایر شهرها که ایمان پروتستانی در آنها به شدت بود، حفظ کنند.
اصلاحات همچنین تأثیر بلندمدتی بر توسعه فرهنگی و آموزشی اسلواکی داشت. جوامع پروتستان سیستم آموزشی خود را ایجاد کردند که شامل مدارس و دانشگاههایی بود که تدریس در آنها به زبان ملی بود و از روشهای آموزشی آزادتر و بازتر استفاده میکردند. این دستاوردهای فرهنگی به بخشی مهم از میراث فرهنگی اسلواکی تبدیل شدند و نقش خود را در شکلگیری هویت ملی ایفا کردند.
قیامها و اعتراضات در ارتباط با اصلاحات به تغییرات سیاسی قابل توجهی در افق کوتاهمدت منجر نشدند، اما عمق تناقضات اجتماعی در جامعه را به نمایش گذاشتند و زمینه را برای رخدادهای تاریخی بعدی، مانند جنگ سیساله، که نیز به قلمرو اسلواکی مربوط میشود، آماده کردند.
اصلاحات در اسلواکی به یک رویداد مهم تبدیل شد که منجر به تغییرات قابلتوجهی در زندگی دینی، اجتماعی و سیاسی منطقه گردید. پروتستانتیسم، هرچند که تحت تأثیر کنترا اصلاحات قرار گرفت، تأثیرات غیرقابل محو در تاریخ اسلواکی به جا گذاشت. قیامها که با مسائل مذهبی و اجتماعی آن زمان ارتباط داشتند، به یک نقطه عطف مهم در توسعه تاریخی کشور تبدیل شدند و راه را برای تغییرات بیشتر در ساختار سیاسی آن هموار کردند.