سیستم دولتی ازبکستان مسیر طولانی و چند لایهای از تکامل را طی کرده است که منعکسکننده تغییرات در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور از زمانهای باستان تا ساختارهای سیاسی مدرن است. از زمان تشکیل دولت باستانی در آسیای مرکزی تا دستیابی به استقلال در سال 1991، ازبکستان اشکال مختلف حکومتی را تجربه کرده است. با هر دوره تاریخی، اشکال قدرت، ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، و همچنین نقش کشور در سیاست بینالملل تغییر یافته است. تشکیل و توسعه سیستم دولتی مدرن پس از دستیابی به استقلال در اواخر قرن بیستم، عنصر مهمی از این تکامل بود.
ازبکستان باستان بخشی از دولتها و تمدنهای وسیعتری چون پارتیها، سغدیها و دیگران بود که در آسیای مرکزی وجود داشتند. یکی از مهمترین دولتهای باستانی، سمرقند بود که مرکز زندگی سیاسی و فرهنگی به حساب میآمد. در دورهی قرن ششم قبل از میلاد تا قرن دهم میلادی، آسیای مرکزی تحت کنترل امپراتوریهای مختلفی چون هخامنشیان، دولت هیلنیستی سلوکیان و بعدها، دولتهایی که توسط عربها تأسیس شده بودند، قرار داشت.
پس از فتح عربها در قرون هفتم و هشتم میلادی، فرهنگ اسلامی و سیستم حقوقی در این منطقه آغاز به رشد کرد. در این زمان، سلطانهای مستقلی مانند خوارزم و سامانیان به وجود آمدند. این دولتها تحت قوانین اسلامی (شریعت) اداره میشدند و نقش قابل توجهی در اداره کشور به روحانیون و دانشمندان اختصاص داشت. حاکمان و سلطانهای محلی اغلب از دین به عنوان وسیلهای برای تقویت قدرت خود و حفظ نظم در جامعه استفاده میکردند.
فتح مغولها در قرن سیزدهم تغییرات قابل توجهی در ساختار سیاسی آسیای مرکزی به همراه داشت. تحت فرمان چنگیزخان و نسل او، سرزمینهای امروزی ازبکستان به امپراتوری مغول تعلق داشتند. این دورهای بود که قدرت مرکزی سازی و کنترل سخت بر مناطق در آن برقرار بود. پس از فروپاشی امپراتوری مغول به چندین خاننشین، سرزمین ازبکستان تحت کنترل حاکمان مختلف درآمد.
در قرن چهاردهم با آمدن تیمور (تیمورلنگ) و تأسیس امپراتوری تیموریان مجدداً تلاشی برای حکومت مرکزی به وجود آمد. تیمور، که سرزمینهای وسیعی را تصرف کرده بود، سیستمی را راهاندازی کرد که در آن سلطنت دارای قدرت مطلقه بود، با این حال تحت تأثیر شدید جنبههای مذهبی و فرهنگی جامعه. نکته حائز اهمیت ساخت بناهای معماری بزرگ مانند ریگستان در سمرقند بود که به تقویت قدرت سلطنتی از طریق حمایت از فرهنگ و علم کمک کرد.
از قرن نوزدهم، سرزمینهایی که امروزه ازبکستان را تشکیل میدهند، تحت کنترل امپراتوری روسیه قرار گرفتند. در نتیجه جنگ با خاننشینهای خیوه و بخارا و گسترش تدریجی روسیه، ازبکستان به بخشی از یک امپراتوری عظیم تبدیل شد که ساختار سیاسی آن را تغییر داد. در طی فتح و ادغام بعدی در امپراتوری روسیه، سرزمین ازبکستان به چندین قسمت تقسیم شد و بخشی از حکومت کلنی ترکستان شد.
پس از انقلاب سال 1917 در روسیه و تأسیس اتحاد جماهیر شوروی، ازبکستان یکی از جمهوریهای اتحاد شد. قدرت شوروی تغییرات رادیکالی در سیستم مدیریت به ارمغان آورد: یک نظام اجتماعی محور مرکزی برقرار شد که در آن قدرت در دست حزب کمونیست متمرکز شد. ازبکستان تبدیل به جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان شد و بعداً یکی از 15 جمهوری متحد شوروی گردید. در این زمان، مجموعهای از اقدامات مانند کلکتیویسازی، صنعتیسازی و ایجاد نخبگان سیاسی جدیدی که به ایدههای شوروی وفادار بودند، صورت گرفت.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، ازبکستان استقلال پیدا کرد و کشور آغاز به فرآیند تشکیل یک سیستم دولتی جدید کرد. در سال 1991، قانون اساسی جمهوری ازبکستان تصویب شد که شکل حکومتی جمهوری را با ریاستجمهوری به عنوان رئیس کشور معرفی کرد. اسلام کریمف که پس از دستیابی به استقلال، کشور را رهبری میکرد، نخستین رئیسجمهور ازبکستان شد و حاکمیت او تا سال 2016 ادامه داشت.
در سالهای ابتدایی استقلال، یک سیستم سیاسی استبدادی شکل گرفت که در آن قدرت در دست رئیسجمهور و اطرافیان او متمرکز بود. قدرت ریاستجمهوری به طور قابل توجهی تقویت شد و مخالفان سیاسی در حقوق خود محدود شدند. در این زمان همچنین کار فعال برای تقویت حاکمیت و استقلال کشور، توسعه اقتصاد ملی و اجرای اصلاحات بازار آغاز شد.
پس از مرگ اسلام کریمف در سال 2016، ازبکستان تغییرات سیاسی قابل توجهی را تجربه کرد که در راستای لیبرالسازی سیستم سیاسی و بهبود روابط با جامعه بینالمللی بود. رئیسجمهور جدید، شوکت میرضیایف که در سال 2016 به قدرت رسید، سیاستهایی را برای اجرای اصلاحات در زمینههای اقتصادی و سیاسی اتخاذ کرد که شامل گسترش حقوق و آزادیهای شهروندان، بهبود محیط کسب و کار و افزایش کارایی مدیریت دولتی میشد.
یکی از گامهای کلیدی، بازگرداندن اصلاحات سیاسی و اقتصادی بود که به سمت دموکراتیزهسازی و ایجاد یک جامعه بازتر رفت. این اصلاحات همچنین به مبارزه با فساد، بهبود حاکمیت قانون و آزادی مطبوعات مربوط میشد. یکی از مهمترین تغییرات، تقویت سیستم پارلمانی و افزایش نقش احزاب در پارلمان و برگزاری انتخاباتی بود که بیشتر با استانداردهای بینالمللی مطابقت داشت.
تا به امروز، ازبکستان یک جمهوری ریاستجمهوری با سیستم چندحزبی به حساب میآید. قانون اساسی که در سال 1992 تصویب شد، نقش رئیسجمهور به عنوان رئیس کشور را حفظ کرده است، با این حال در سالهای اخیر سیستم حقوقی تجدید شده و ازبکستان به طور فعال به سمت ایجاد یک ساختار سیاسی متعادلتر و فراگیرتر در حال حرکت است. اصلاحاتی که به سمت تمرکززدایی قدرت، بهبود فعالیتهای نهادهای محلی و مشارکت شهروندان در زندگی سیاسی کشور متمرکز بودند، بخش مهمی از سیستم دولتی شدند.
بخشی مهم از سیستم دولتی ازبکستان، پارلمان است که از دو مجلس تشکیل شده است: مجلس سنا و مجلس قانونگذاری. مجلس سنا به عنوان مجلس بالایی شناخته میشود که شامل نمایندگانی از مناطق مختلف کشور است، در حالی که مجلس قانونگذاری از طریق رأیگیری عمومی انتخاب میشود.
تکامل سیستم دولتی ازبکستان منعکسکننده یک فرآیند پیچیده و چندوجهی از تغییرات است که از طریق رژیمهای سیاسی مختلف و تحولات اجتماعی گذشته است. از ممالیک باستانی و سلطانها تا کشور مدرن با نظام ریاستجمهوری، ازبکستان مسیر طولانیای را طی کرده است که تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی قرار دارد. سیستم دولتی مدرن ازبکستان نتیجه توسعه تاریخی، اصلاحات سیاسی و تلاش برای متعادلسازی دموکراسی با ارزشهای سنتی است که به کشور این امکان را میدهد تا به روندهای جهانی معاصر سازگار شده و در عین حال فرهنگ و هویت منحصر به فرد خود را حفظ کند.