تاریخ اردن در قلمرو امپراتوری عثمانی بیش از چهار قرن را در بر میگیرد، از اواخر قرن 15 تا اوایل قرن 20. این دوره با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قابل توجهی همراه بود که تأثیر عمیقی بر توسعه منطقه داشت. ورود اردن به امپراتوری عثمانی منجر به ادغام در فضای سیاسی و اقتصادی وسیع شد که در آن فرهنگها و ملل مختلف تعامل داشتند.
امپراتوری عثمانی، که در اواخر قرن 13 تأسیس شد، به یکی از قدرتمندترین دولتهای زمان خود تبدیل شد. در اوایل قرن 16، پس از فتح مصر، عثمانیها شروع به گسترش نفوذ خود در خاورمیانه کردند. در سال 1516، آنها بر مملوکها پیروز شدند و به همین ترتیب سلطه خود را بر سرزمینهایی از جمله اردن کنونی تحکیم کردند.
منطقهای که اکنون به عنوان اردن شناخته میشود، بخشی از واحدهای اداری بزرگتری مانند ولایت دمشق بود. در این دوره، حاکمان محلی منصوب عثمانیها در اردن وجود داشتند که طبق قوانین و مقررات عثمانی مدیریت میکردند.
اداره عثمانی بر اساس اصل استانها و ساندژها سازماندهی شده بود که به نواحی (قضات) تقسیم میشدند. اردن تحت کنترل مستقیم استانداران محلی (والی) بود که مسئول جمعآوری مالیات، حفظ نظم و حل و فصل مسائل قضایی بودند. این استانداران دارای خودمختاری قابل توجهی بودند، اما میبایست به قدرت مرکزی در استانبول تسلیم میشدند.
جنبه مهمی از اداره عثمانی، معرفی سیستم میلیتها بود که به گروههای مذهبی مختلف، از جمله مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، اجازه میداد امور خود را در چارچوب جوامع خود اداره کنند. این سیستم حقوق خاصی به اقلیتهای مذهبی میداد، اما همچنین مالیاتها و محدودیتهای اضافی بر آنها تحمیل میکرد.
در دوره حاکمیت عثمانیها، اقتصاد اردن به لطف تجارت و کشاورزی رشد کرد. این منطقه در مسیرهای تجاری مهمی که سوریه و مصر را به هم متصل میکرد، واقع شده بود که به رشد شهرهایی مانند امان، جرش و معان کمک کرد. ساکنان محلی به کشاورزی، دامپروری و تجارت مشغول بودند که معیشت آنها را تأمین کرده و به شکوفایی اقتصادی کمک میکرد.
عثمانیها به طور فعال زیرساختها را توسعه دادند، از جمله جادهها، پلها و کانالها که به بهبود حمل و نقل کالا کمک کرد. اما ساکنان محلی با مالیاتهای بالا و کارهای اجباری روبرو بودند، که گاهی اوقات باعث نارضایتی و شورشها میشد.
زندگی فرهنگی اردن در دوره امپراتوری عثمانی متنوع و چندلایه بود. در این منطقه، گروههای مذهبی و قومی مختلف با هم تعامل داشتند که فرهنگ محلی را غنیتر کرده بود. اسلام مذهب غالب شد، اما جوامع مسیحی سنتها و آداب خود را حفظ کردند.
در معماری این دوره تأثیر سبک عثمانی به وضوح قابل مشاهده است. مساجد، خانهها و ساختمانهای عمومی به سبک عثمانی ساخته شدند، با استفاده از قوسها، گنبدها و موزاییکها. یکی از جاذبههای باستانی قابل توجه آن زمان، مسجدی در امان است که به عنوان نماد فرهنگ اسلامی منطقه شناخته میشود.
امپراتوری عثمانی بر روابط اجتماعی در اردن تأثیر گذاشت. جامعه همچنان طبقاتی باقی ماند و ساکنان محلی به گروههای مختلفی تقسیم میشدند، از جمله بدویها، روستاییان و بازرگانان شهری. در حالی که نخبگان شهری از امتیازات برخوردار بودند، بسیاری از بدویها و کشاورزان از فقر و نابرابریهای اجتماعی رنج میبردند.
ساختارهای قبیلهای نقش مهمی در زندگی اجتماعی ایفا کردند. بدویها سنتها و سبک زندگی خود را حفظ کردند و به طور فعال در اقتصاد کوچنشینی شرکت میکردند. روابط آنها با مقامات عثمانی اغلب تنشآلود بود، زیرا آنها به دنبال حفظ استقلال و سنتهای خود بودند.
در قرن نوزدهم، امپراتوری عثمانی شروع به تجربه بحرانهای داخلی جدی کرد که بر اردن نیز تأثیر گذاشت. مبارزات قدرت، شورشها و تهدیدات خارجی حکومت مرکزی را تضعیف کرد. به این ترتیب، استانداران محلی مستقلتر شدند که گاهی اوقات منجر به درگیریها بین گروههای مختلف میشد.
در این زمان، در اردن شورشهایی به وقوع پیوست که ناشی از نارضایتی جمعیت محلی، سیاست مالیاتی بالا و کمبود نمایندگی بود. این درگیریها، هرچند توسط عثمانیها سرکوب شد، بیانگر نارضایتی فزاینده مردم و خواسته آنها برای تغییر نظم موجود بود.
جنگ جهانی اول کاتالیزوری برای تغییرات در امپراتوری عثمانی شد. در سایه شکستهای نظامی و بیثباتی داخلی، بسیاری از ملل عرب شروع به جستجوی فرصتهایی برای استقلال کردند. در سال 1916، شورش عربی در اردن آغاز شد که توسط بریتانیاییها حمایت میشد و هدف آن رهایی از سلطه عثمانی بود.
این شورش نقش کلیدی در شکلگیری هویت ملی و تلاش برای استقلال در میان ملل عرب ایفا کرد. در طول جنگ، در اردن بسیاری از نبردها صورت گرفت که چشمانداز سیاسی منطقه را به شدت تغییر داد.
تاریخ اردن در قلمرو امپراتوری عثمانی صفحهای مهم در توسعه آن است. این دوره با دستاوردهای فرهنگی و همچنین درگیریهای اجتماعی مشخص شد. حاکمیت عثمانی تأثیر قابل توجهی بر شکلگیری هویت منطقه، ساختار اجتماعی و توسعه اقتصادی آن گذاشت. رویدادهایی که در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رخ دادند، پایهگذار تلاشهای بعدی برای استقلال و هویت ملی شدند که در نهایت به تشکیل دولت مدرن اردن منجر شد.