سیستم دولتی مولداوی در طول تاریخ خود تغییرات زیادی را تجربه کرده است. از زمان های باستان که این سرزمین بخشی از امپراتوری های مختلف بود تا تشکیل دولت مدرن، سیستم سیاسی مولداوی نشان دهنده مبارزه برای استقلال، هویت ملی و ثبات سیاسی بوده است. تکامل این سیستم ارتباط نزدیکی با رویدادهای تاریخی دارد که نه تنها سیاست داخلی را شکل داده بلکه روابط خارجی مولداوی با کشورهای همسایه را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
در ابتدا سرزمین مولداوی مدرن بخشی از تشکیلهای فرهنگی و سیاسی مختلف بود. یکی از نشانههای اولیه وجود جوامع سازمانیافته در این منطقه، میراث فرهنگی زمان باستان است، زمانی که این زمین تحت تأثیر امپراتوری رومی و بعداً بیزانس بود. تقریبا در قرنهای سوم تا پنجم، اولین اتحادیههای قبیلهای مانند داکها و سارتها در این سرزمینها شکل گرفتند که به تدریج پایهگذاری برای تشکیل ساختارهای دولتی پیچیدهتر را فراهم میکردند.
با پایان دوره سلطه رومی و بیزانسی و آمدن اقوام اسلاوی، نخستین ساختار سیاسی در سرزمین مولداوی شکل میگیرد — فرمانروایی داکویا که بعداً بخشی از دولتیهای بزرگتر نظیر بلغارستان و بیزانس میشود.
در قرنهای چهاردهم و پانزدهم، دوره تشکیل فرمانروایی مولداوی آغاز میشود که نقطه عطفی در تاریخ دولت به شمار میآید. در سال 1359، به دلیل اتحاد چند فرمانروایی کوچک، یک ارگان سیاسی مستقل — مولداوی تأسیس شد. این دوره با مبارزه برای بقا و استقلال از قدرتهای همسایه قدرتمند نظیر لهستان، مجارستان و امپراتوری عثمانی مشخص شده است. رویداد مهمی که اتفاق افتاد، شکلگیری فرمانروایی مولداوی به عنوان یک موضوع سیاسی و اقتصادی مهم در منطقه بود.
پادشاه استفان بزرگ (حکمفرمایی از 1457 تا 1504) به نماد مبارزه ملی و یکی از معروفترین فرمانروایان مولداوی تبدیل شد. حکومت او با تقویت مرکزیت قدرت، گسترش سرزمین فرمانروایی و تحکیم ساختار دولتی داخلی مشخص میشود. او همچنین روابط خود را با کشورهای همسایه شامل لهستان و مجارستان به طور قابل توجهی بهبود بخشید که به ثبات در منطقه کمک کرد.
از اواخر قرن پانزدهم، مولداوی تحت تأثیر امپراتوری عثمانی قرار گرفت که بر ساختار دولتی آن تأثیر بسزایی گذاشت. بر خلاف کشورهای دیگر اروپای شرقی، مولداوی در وابستگی واسی به عثمانیها قرار داشت، اما خود کارایی رسمی خود را حفظ کرد. مقامات عثمانی اغلب در امور داخلی فرمانروایی دخالت میکردند، فرمانداران خود (سانجاک-بگها) را منصوب میکردند و از فرمانروایان محلی خواستار اجرای تعهدات خود برای پرداخت مالیات و حمایت نظامی بودند.
این دوره زمان ناپایداری، جنگ های مکرر و تغییر فرمانرواها بود، اما همچنین زمانی برای حفظ هویت ملی، تحکیم ایمان ارتدوکس و حفظ استقلال از دیگر کشورهای اروپایی بود. در نهایت، در قرنهای هجدهم و نوزدهم، از قدرت عثمانی کاسته شد و این امر برای تغییرات سیاسی جدید فرصتهایی را به وجود آورد.
در قرن نوزدهم، مولداوی در مرکز تغییرات ژئوپولیتیکی قرار گرفت. در سال 1812، پس از جنگ روسیه و عثمانی، سرزمینهای راستسوی مولداوی به امپراتوری روسیه ضمیمه شد که منجر به تغییرات قابل توجهی در سیستم سیاسی شد. از این زمان، روسیه به طور فعال در امور مولداوی دخالت کرد و در سال 1859، مولداوی با والاشیا متحد شد که پایهگذار ایجاد رومانی مدرن گردید.
پس از اتحاد مولداوی با رومانی، سیستم سیاسی دوباره تغییر کرد، اما این بار در چارچوب یک دولت قدرتمندتر. در این زمان، تحکیم دولت آغاز شد، نهاد پارلمان شکل گرفت و سیستم آموزشی توسعه یافت، که نقش مهمی در تجدید حیات ملی و شکلگیری دولت مدرن رومانی ایفا کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم رومانی در سال 1940، مولداوی به بخشی از اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. در سال 1940، جمهوری سوسیالیستی مولداوی (МССР) به عنوان یک جمهوری خودمختار در چارچوب شوروی تشکیل شد. دوره شوروی تأثیر عظیمی بر توسعه سیستم دولتی داشت که اکنون کاملاً تحت کنترل قدرت مرکزی در مسکو بود. ساختار سیاسی МССР به ایدئولوژی کمونیستی گرایش داشت و قدرت در دست حزب کمونیست شوروی متمرکز بود که منجر به تمرکز قدرت و شکلگیری رژیم دیکتاتوری شد.
در این دوره همچنین تغییرات قابل توجهی در عرصه اجتماعی-اقتصادی به وقوع پیوست: صنعتیسازی، جمعیسازی کشاورزی و همچنین روسیسازی جمعیت مولداوی. مولداوی بخشی از سیستم شوروی شد که استقلال سیاسیاش را محدود میکرد، اما در عین حال، ثبات و پیشرفت اجتماعی را در چارچوب سیستم کمونیستی تأمین میکرد.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، مولداوی استقلال خود را به دست آورد که گام مهمی در تکامل سیستم دولتیاش بود. در همان سال، قانون جدیدی در مورد استقلال تصویب شد و مولداوی به یک کشور مستقل تبدیل شد. استقلال مولداوی منجر به تغییرات در ساختار سیاسی شد، شامل تصویب قانون اساسی در سال 1994 و تأسیس سیستم مدیریتی دموکراتیک با ریاستجمهوری، پارلمان و دولت.
پس از به دست آوردن استقلال، مولداوی با چالشهای زیادی از جمله مشکلات اقتصادی، درگیریهای داخلی و همچنین مبارزه برای حفظ هویت ملی و تمامیت ارضی مواجه شد. جمهوری به فشار از سوی قدرتهای خارجی نظیر رومانی و روسیه ادامه داد که بر سیاست داخلی و توسعه آن تأثیر گذاشت.
در دهههای اخیر، مولداوی به تقویت حاکمیت خود ادامه داده و سیستم سیاسیاش را بهبود بخشیده و بر حل مسائل اقتصادی و اجتماعی کار کرده است. با این حال، مشکلات با ترانسنیستریا و تضادهای داخلی بین نیروهای pro-European و pro-Russian همچنان چالشهای مهمی برای آینده دولت محسوب میشوند.
تکامل سیستم دولتی مولداوی یک فرآیند پیچیده و چند لایه است که در آن طی قرنها تغییرات قابل توجهی به وقوع پیوسته است. از تشکیل فرمانرواییهای اولیه و وابستگی به امپراتوریهای همسایه تا به دست آوردن استقلال و ساخت یک دولت دموکراتیک — تمام این مراحل بر ساختار سیاسی و سازمان دولتی کشور تأثیر گذاشته است. مولداوی به پیشرفت ادامه میدهد، با چالشهایی روبرو میشود که آیندهاش را در جهانی که کشورها به دنبال ثبات، پیشرفت و حفظ سنتهای ملی خود هستند، تعیین خواهد کرد.