کودتای نظامی در شیلی که در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ رخ داد، یکی از مهمترین و غمانگیزترین رویدادها در تاریخ این کشور بود که تأثیر عمیقی بر زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن گذاشت. این کودتا منجر به برکناری رئیسجمهور منتخب دموکرات، سالوادور آلنده، و برقراری دیکتاتوری نظامی به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه شد. این دوره با سرکوبهای شدید، نقض حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی که چهره کشور را تغییر داد، مشخص شد.
از اوایل دهه ۱۹۷۰، شیلی در آستانه بحران جدی بود. سالوادور آلنده، نماینده حزب سوسیالیست، در سال ۱۹۷۰ به مقام ریاست جمهوری رسید که این امر نگرانیهایی هم در داخل کشور و هم در خارج از آن ایجاد کرد. برنامه او با عنوان "راه سوم" شامل ملیسازی صنایع کلیدی اقتصاد، از جمله صنعت مس و همچنین اصلاحات ارضی بود که زمین را دوباره توزیع میکرد. این اقدامات ناراحتی شدیدی در میان نیروهای سیاسی راست، بازرگانان و ایالات متحده به وجود آورد که از گسترش سوسیالیسم در آمریکای لاتین نگران بودند.
مشکلات اقتصادی ناشی از تورم، کمبود کالاها و تنش اجتماعی فقط مخالفتها را تشدید کرد. اعتصابات کارگران و کشاورزان نقش مهمی در این میان ایفا کردند که منجر به عمیقتر شدن شکاف در جامعه شد. اقتصاد شیلی به وضعیت بحران رسید که باعث رشد نارضایتی در میان شهروندان و همچنین تضعیف حمایت از آلنده توسط طرفدارانش شد.
در شرایط بیثباتی سیاسی و اقتصادی رو به گسترش، اپوزیسیون شروع به دعوت علنی به برکناری آلنده کرد. در این میان، دولت امریکا به رهبری رئیسجمهور ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملیاش، هنری کسینجر، شروع به حمایت از طرحهایی برای بیثبات کردن رژیم آلنده کرد. عملیات "شیلی" بخشی از یک استراتژی وسیعتر بود که به منظور جلوگیری از گسترش سوسیالیسم در آمریکای لاتین طراحی شده بود.
به موازات این اقدامات، ارتش شیلی به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه به آمادهسازی برای کودتا پرداخت. در اوت ۱۹۷۳، یک جلسه محرمانه نظامی تشکیل شد که در آن تصمیم به برکناری دولت آلنده اتخاذ شد. برنامهریزی عملیات در شرایط کامل پنهانکاری انجام گرفت و حمایت از سوی ایالات متحده اطمینان از موفقیت کودتا را به دنبال داشت.
در صبح ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳، بعد از چند روز تشدید تنشها، نیروهای مسلح شیلی عملیات برکناری آلنده را آغاز کردند. در پایتخت، سانتیاگو، اقدامات نظامی فعال شروع شد. فرودگاهها و گرههای حملونقل کلیدی تصرف شده و ساختمانهای دولتی مورد حمله هوایی قرار گرفتند. خود آلنده در کاخ ریاستجمهوری لا موندا، جایی که از ترک سمت خود سرباز میزد، حضور داشت.
در جریان اقدامات نظامی، کاخ لا موندا تحت شدیدترین حملات قرار گرفت و در نتیجه آلنده مجبور شد از طریق رادیو با مردم صحبت کند و از وفاداری خود به کشور و اوضاع وخیم موجود صحبت کند. او به مقاومت دعوت کرد، اما به زودی کاخ تصرف شد و خود آلنده در طول این حوادث جان خود را از دست داد.
پس از برکناری آلنده، نظامیان یک دولت جدید به رهبری پینوشه اعلام کردند که او رئیسجمهور و فرمانده کل نیروها شد. امواج شدید سرکوب آغاز شد که هدف آن خاموش کردن اپوزیسیون بود. هزاران نفر دستگیر، مورد شکنجه قرار گرفتند، کشته شدند یا ناپدید شدند. به زودی شیلی به خاطر نقض فراگیر حقوق بشر، از جمله شکنجه و اعدام معروف شد.
رژیم پینوشه کنترل استبدادی بر کشور برقرار کرد و هر گونه فعالیت سیاسی را سرکوب کرد. احزاب اپوزیسیون ممنوع شدند و انتخابات آزاد لغو شدند. همچنین اقتصاد شیلی تغییرات عمدهای را تجربه کرد: اصلاحات نئولیبرالی به منظور خصوصیسازی و آزادسازی اقتصاد اجرا شد. این اقدامات منجر به رشد اقتصادی شد اما همچنین نابرابری اجتماعی و فقر را تشدید کرد.
کودتای نظامی در شیلی واکنش گستردهای در سیاست بینالملل برانگیخت. بسیاری از کشورها اقدامهای پینوشه را محکوم کردند اما برخی دولتها، به ویژه ایالات متحده، از رژیم حمایت کردند و آن را امنیتی در برابر تهدید کمونیستی در آمریکای لاتین میدانستند. به موازات این، سازمانهای حقوق بشری بینالمللی شروع به هشدار درباره سرکوبهای گسترده و نقض حقوق بشر کردند.
شیلی موضوع توجه سازمانهای انسانی مختلف شد و بسیاری از پناهندگان به دنبال پناهندگی در کشورهای دیگر بودند. دوره دیکتاتوری پینوشه مرحلهای مهم در مبارزه بینالمللی برای حقوق بشر به شمار میآید.
در دهه ۱۹۸۰، نارضایتی روزافزون از رژیم پینوشه به افزایش اعتراضات و تحصنها منجر شد. در سال ۱۹۸۸، یک رفراندوم برگزار شد که در آن شهروندان شیلی باید تصمیم میگرفتند که آیا باید قدرت پینوشه ادامه یابد یا خیر. نتایج رفراندوم غیرمنتظره بود: اکثریت شهروندان به تمدید قدرت او رأی منفی دادند.
در سال ۱۹۹۰، پینوشه از مقام خود کنارهگیری کرد و کشور وارد روند دموکراسی شد. شیلی دوباره انتخابات آزاد برگزار کرد و رئیسجمهور پاتریسیو ایوین به قدرت رسید که فرآیند احیای حقوق بشر و نهادهای دموکراتیک را آغاز کرد.
کودتای نظامی در شیلی نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود که تأثیر عمیقی بر چشمانداز سیاسی و اجتماعی آن گذاشت. این دوره که با سرکوبها و نقض حقوق بشر مشخص شد، درس مهمی برای نسلهای آینده فراهم آورد که حاکی از اهمیت حفاظت از ارزشهای دموکراتیک و حقوق شهروندی است. شیلی هنوز هم به تأمل در پیامدهای این کودتا ادامه میدهد و تلاش میکند نظام سیاسی خود را بر اساس تجربیات به دست آمده در این دوران پرتلاطم بنا کند.