دیکتاتوری آگوستوی پینوشه در شیلی (1973-1990) یکی از قابل توجهترین و جنجالیترین دورهها در تاریخ این کشور محسوب میشود. این دوران شامل زمانی است که کشور تغییرات سیاسی و اجتماعی جدی را تجربه میکرد که ناشی از مشکلات اقتصادی، اختلافات ایدئولوژیک و عوامل خارجی بود. پینوشه به قدرت رسیدن به دلیل یک کودتای نظامی که رئیسجمهور دموکراتیک منتخب، سالوادور آلنده، را سرنگون کرد. تحت رهبری او، شیلی از سرکوبهای شدید، اصلاحات اقتصادی و تغییرات اجتماعی گذر کرد که اثر عمیقی بر حافظه ملی گذاشت.
در اوایل دهه 1970، شیلی در حالت بحران سیاسی و اقتصادی عمیق بود. انتخابات 1970 به قدرت رسیدن سوسیالیست سالوادور آلنده را به دنبال داشت، که اصلاحاتی را برای توزیع مجدد ثروت و ملیسازی بخشهای کلیدی اقتصاد آغاز کرد. با این حال، سیاست او با مقاومت شدید از سوی نیروهای راست، کسب و کار و ارتش مواجه شد.
در 11 سپتامبر 1973، ارتش تحت فرماندهی ژنرال آگوستوی پینوشه کودتایی را انجام داد که به مرگ آلنده و تأسیس یک حکومت نظامی منجر شد. این کودتا با حمایت ایالات متحده، که به دنبال سرنگونی دولت سوسیالیستی و جلوگیری از گسترش کمونیسم در آمریکای لاتین بود، انجام شد. پینوشه سرپرست حکومت جدید شد و بعدها نقش رئیسجمهور را به عهده گرفت.
حکومت پینوشه با سرکوبهای فراوان علیه مخالفان سیاسی و مخالفان فکری مشخص میشود. هزاران نفر دستگیر، شکنجه و کشته شدند. شواهد زیادی از روشهای خشونتآمیز که نیروهای امنیتی برای سرکوب اعتراضات استفاده میکردند وجود دارد. سازمانهای مختلف حقوق بشری، مانند عفو بینالملل، این نقضها را ثبت کردهاند و گزارشهای آنها مبنای انتقاد بینالمللی از رژیم شد.
به گفته منابع مختلف، حدود 3000 نفر کشته شدند و حدود 40000 نفر قربانی سرکوبهای سیاسی شدند. بسیاری از شیلیاییها مجبور به ترک کشور شدند و به پناهندگان تبدیل شدند و ناچار شدند در کشورهای دیگر پناه بگیرند. سرکوبها همچنین شامل دانشجویان، فعالان و نمایندگان فرهنگ بود که منجر به کاهش قابل توجهی در آزادی بیان و آزادی مطبوعات شد.
با وجود سرکوبهای شدید، پینوشه همچنین اصلاحات اقتصادی رادیکالی را اجرا کرد که به "معجزه در بازار" معروف شد. او تیمی از اقتصاددانان را که به عنوان "پسران شیکاگو" شناخته میشدند منصوب کرد، که به دنبال اصلاح اقتصاد شیلی بر اساس اصول لیبرال بودند. آنها خصوصیسازی شرکتهای دولتی، کاهش مالیاتها و deregulation را انجام دادند.
این اقدامات در کوتاهمدت به رشد اقتصادی، کاهش تورم و جذب سرمایهگذاری خارجی منجر شد. با این حال، آنها همچنین نابرابری اجتماعی را تشدید کرده و نارضایتی عمومی را به همراه داشت. بسیاری از مردم با فقر و بیکاری روبرو شدند که در نهایت زمینهای برای اعتراضات علیه رژیم شد.
در دوران دیکتاتوری پینوشه، کاهش قابل توجهی در آزادیهای فرهنگی رخ داد. دولت سانسور سختگیرانهای را استقرار داد که بیان نارضایتی فکری را دشوار میکرد. بسیاری از هنرمندان، موزیسینها و نویسندگان مجبور به ترک کشور شدند یا آثار خود را با شرایط جدید سازگار کردند. با این حال، مقاومت فرهنگی ادامه داشت و جنبشهای هنری مخفی از هنر به عنوان ابزاری برای اعتراض به رژیم سرکوبگر استفاده کردند.
موسیقی، به عنوان مثال، به ابزاری مهم در مبارزه تبدیل شد. گروهها و هنرمندانی مانند "Los Bunkers" و "Victor Jara" از آهنگهای خود برای ابراز نارضایتی و حمایت از جنبشهای مردمی استفاده کردند. تئاتر و ادبیات نیز به عنوان سکویی برای بحث در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی خدمت کردند، هرچند در شرایط سختگیرانه سانسور.
تا پایان دهه 1980 در شیلی تغییراتی آغاز شد. رژیم پینوشه با فشار داخلی و بینالمللی رو به رشد مواجه شد. در سال 1988، یک رفراندوم برگزار شد که در آن شهروندان باید تعیین میکردند که آیا اختیارات پینوشه برای 8 سال دیگر تمدید شود یا خیر. نتایج رفراندوم نشان داد که اکثر شیلیاییها به تمدید راضی نبودند که این آغاز پایان دیکتاتوری بود.
در سال 1990، پینوشه قدرت را به رئیسجمهور دموکراتیک منتخب پاتریسیو ایوینگ منتقل کرد. این یک نقطه عطف مهم در تاریخ شیلی بود و راه را برای بازگشت به دموکراسی و حقوق بشر هموار کرد. با این حال، میراث پینوشه هنوز یک موضوع دردناک در جامعه باقی مانده است و بسیاری از شیلیاییها همچنان به بحث در مورد نقش او در تاریخ کشور ادامه میدهند.
دیکتاتوری پینوشه اثر عمیقی بر جامعه شیلی گذاشت. بحث در مورد حقوق بشر و یادآوری قربانیان سرکوبها به بخشی مهم از دوره پسادیکتاتوری تبدیل شد. در شیلی، یادبودها و موزههای مختلفی برای قربانیان ساخته شده است تا یادآور کسانی باشد که در دوران رژیم متضرر شدند. جنبشهای اجتماعی و فرهنگی همچنان به دنبال عدالت و احیای حقوق بشر هستند.
دوره حکومت پینوشه همچنان موضوع بحث و جنجال است و میراث او به طور مداوم بر زندگی سیاسی شیلی تأثیر میگذارد. سوالات در مورد اینکه چگونه میتوان رشد اقتصادی را با عدالت اجتماعی متوازن کرد، همچنان در دستور کار است و شیلیاییها به دنبال راههایی برای ایجاد یک جامعه عادلانهتر و دموکراتیکتر هستند.
دیکتاتوری آگوستوی پینوشه در شیلی دورهای پیچیده و تراژیک در تاریخ کشور بود. اگرچه برخی دستاوردهای اقتصادی را به همراه داشت، اما همچنین با سرکوبهای شدید و نقض حقوق بشر همراه بود. درسهای آموختهشده از این دوران هنوز هم جاری هستند و بر جامعه شیلی در تلاش برای دموکراسی و عدالت اجتماعی تأثیر میگذارند.