دانشنامه تاریخی

ما را در پترئون حمایت کنید

مقدمه

تحول سیستم دولتی اوکراین یک روند پیچیده و چند وجهی است که چالش‌های داخلی و خارجی که با آن روبروست را منعکس می‌کند. سیستم دولتی اوکراین در طول قرن‌ها تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است، از روس کی‌‍یف گرفته تا دولت مستقل امروزی. این مسیر مملو از ساختارهای سیاسی متنوع، تأثیر امپراتوری‌ها و ملت‌های مختلف و همچنین تلاش‌های متعدد برای احیای و تثبیت حاکمیت اوکراینی بوده است. در این مقاله، مراحل اصلی تحول سیستم دولتی اوکراین را با تأکید بر نقاط عطف مهم در توسعه آن مورد بررسی قرار خواهیم داد.

روس کی‌‍یف و آغاز حاکمیت

شکل اولیه ساختار دولتی در سرزمین اوکراین در چارچوب روس کی‌‍یف، دولتی که در قرن نهم به وجود آمد و به یک مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مهم در اروپا شرقی تبدیل شد، شکل گرفت. روس کی‌‍یف نمایانگر اتحادی از قبایل اسلاو شرقی تحت سلطه شاهزادگان کی‍یف بود که آغاز حکمرانی آن‌ها به دودمان ریوریک مربوط می‌شود.

ساختار دولتی روس کی‌‍یف سلطنتی بود، جایی که شاهزادگان رئیس دولت بودند و قدرت آن‌ها بر اساس نیروی نظامی، روابط دیپلماتیک و اعتبار مذهبی استوار بود. سیستم مدیریت شامل نهادهای مرکزی و محلی بود. شاهزادگان نمایندگان خود را در مناطق مختلف منصوب می‌کردند که زمین‌ها را به نمایندگی از قدرت مرکزی اداره می‌کردند. روس کی‌‍یف میراث روشنی را در زمینه حقوق، فرهنگ و همچنین ایجاد نخستین پایه‌های ساختارهای دولتی در سرزمین اوکراین به جا گذاشت.

تأثیر دولت لیتوانی و لهستان

پس از فروپاشی روس کی‌‍یف در قرن سیزدهم، سرزمین اوکراین تحت تأثیر نیروهای خارجی مختلف قرار گرفت که در این میان دوک‌نشین بزرگ لیتوانی و لهستان نقش مهمی ایفا کردند. در قرن XV-XVI، سرزمین‌های اوکراین بخشی از دوک‌نشین بزرگ لیتوانی شدند، جایی که زمین‌های اوکراین دارای درجه قابل توجهی از خودمختاری بودند. لیتوانیایی‌ها سنت‌های شاهزادگان محلی را به رسمیت شناختند و حق خودگردانی آن‌ها را در چهارچوب یک دولت متحد پذیرفتند. اما با گذشت زمان، قدرت لهستان که از قرن شانزدهم به طور فعال بر سرزمین‌های اوکراین نفوذ می‌کرد، سختگیرانه‌تر شد.

قدرت لهستان در سرزمین اوکراین در قرن هفدهم به تداوم سرکوب کشاورزان و افزایش تضاد میان نژاد اشراف لهستانی و کازاک‌های اوکراینی کمک کرد که منجر به سلسله‌ای از شورش‌ها شد. رویداد کلیدی شورش به رهبری بوهدان خرملنیتسکی در سال 1648 بود، زمانی که کازاک‌ها که از حاکمیت لهستان ناراضی بودند، موفق به امضای قرارداد صلح زبروفسکی شدند که به اوکراین خودمختاری در چهارچوب جمهوری مشترک‌المنافع اعطا کرد.

دولت کازاکی و هتمنشینا

پس از شورش سال 1648، جمهوری کازاک‌های اوکراینی شروع به شکل‌گیری به عنوان یک سرزمین خودمختار در چهارچوب جمهوری مشترک‌المنافع کرد. تحت رهبری بوهدان خرملنیتسکی، یک نهاد سیاسی و دولتی جدید به نام هتمنشینا ایجاد شد. هتمن بالاترین مقام حکومتی بود که اختیاراتی برای مدیریت ارتش، امور داخلی و سیاست خارجی داشت.

هتمنشینا بر پایه خودگردانی کازاکی توسعه یافت، اما همچنان تحت تأثیر لهستان و از سال 1654 تحت تأثیر مسکو باقی ماند. در طول قرن هجدهم، سرزمین‌های اوکراین تحت کنترل امپراتوری روسیه بودند که تأثیر زیادی بر ساختار قدرت و توسعه سیستم دولتی اوکراین داشت. با این حال، در طول تمام دوره بقای هتمنشینا، سنت‌های کازاکی اوکراین و تمایل به استقلال همچنان حفظ می‌شد، علیرغم فشار نیروهای خارجی.

امپراتوری روسیه و از دست دادن خودمختاری

از اواخر قرن هفدهم و در قرن هجده، اوکراین به تدریج تحت تأثیر عوامل خارجی خودمختاری خود را از دست داد. در سال 1709، پس از شکست در نبرد پولتاوا، اوکراین به طور کامل بخشی از امپراتوری روسیه شد. در طول قرن هجده، مقامات روسی سیاست مرکزی‌سازی و سرکوب خودمختاری اوکراین را پیش بردند و تلاش کردند تا سرزمین‌های اوکراین را در یک دولت روسی واحد ادغام کنند.

استقلال حاکمیت اوکراین به طور کامل در سال 1783 نابود شد، زمانی که کاترین دوم هتمنشینا را منحل کرد و سرزمین‌های اوکراین در سمت چپ را به طور کامل به امپراتوری روسیه ضمیمه کرد. این دوره زمان تقویت نظام روستایی و محدود کردن حقوق مردم اوکراین بود که تأثیر عمیقی بر توسعه سیستم دولتی اوکراین در آینده گذاشت.

جمهوری مردمی اوکراین و دوره کوتاه استقلال

پس از انقلاب سال 1917 در روسیه و فروپاشی امپراتوری روسیه، اوکراین دوباره فرصتی برای وجود مستقل پیدا کرد. در سال 1917، جمهوری مردمی اوکراین (رمو) اعلام شد که در ابتدا شکلی دموکراتیک از حکمرانی را برقرار کرد. در سال‌های بعد، اوکراین رویدادهای پرتنشی را تجربه کرد که شامل مبارزه برای استقلال، جنگ داخلی و مداخله قدرت‌های خارجی مانند لهستان و روسیه شوروی بود.

در سال 1919، رمو چندین توافق‌نامه را امضا کرد تا استقلال خود را تأمین کند، اما در سال 1921 اوکراین به نیرویی به زور به روسیه شوروی ملحق شد و در سرزمین آن قدرت شوروی برقرار گردید. این دوره زمان تغییرات عمیق و مبارزه برای حفظ حاکمیت اوکراین بود.

دوره شوروی و جمهوری شوروی اوکراین

پس از الحاق اوکراین به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1921، جمهوری شوروی اوکراین (رومو) تأسیس شد. در چارچوب سیستم شوروی، اوکراین یکی از جمهوری‌های تشکیل‌دهنده اتحاد جماهیر شوروی شد. این دوره زمان مرکزی‌سازی شدید سیاسی بود، اما همچنین مرحله‌ای مهم در توسعه صنعت، آموزش و علم بود. اما این دوره همچنین زمان سرکوب‌ها، قحطی‌ها و سرکوب جنبش‌های ملی بود.

در سال‌های پس از جنگ، اوکراین شاهد احیای اقتصاد بود، اما همچنان تحت کنترل شدید کرملین باقی ماند. در اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین یک منطقه صنعتی و کشاورزی مهم بود. در سال 1991، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین استقلال خود را اعلام کرد که اوج نبرد هزارساله برای استقلال بود.

اوکراین معاصر

اوکراین معاصر یک دولت مستقل است که از زمان اعلام استقلال در سال 1991، تغییرات سیاسی و اقتصادی زیادی را تجربه کرده است. در طول چند دهه گذشته، اوکراین به دنبال ایجاد نهادهای دموکراتیک، بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت نقش خود در صحنه بین‌المللی بوده است.

از سال 2004 به بعد، اوکراین با چالش‌های مختلفی از جمله ناپایداری سیاسی، مشکلات اقتصادی و همچنین فشارهای ژئوپولتیکی از سوی روسیه مواجه بوده است. مهم‌ترین رویدادهای این دوره شامل «انقلاب نارنجی» در سال 2004 و «یورو میدان» در سال‌های 2013-2014 بوده که تمایل اوکراینی‌ها به مسیر توسعه‌ای بیشتر اروپایی را نشان داد. در سال 2014، اوکراین بخشی از سرزمین خود را از دست داد، کریمه به روسیه ضمیمه شد و جنگی در شرق اوکراین آغاز گردید.

سیستم دولتی معاصر اوکراین یک جمهوری پارلمانی-رئیس‌جمهوری است که در آن رئیس‌جمهور رئیس دولت و پارلمان - وِروخونا رادا - قوانین را تدوین و بر قدرت اجرایی نظارت می‌کند. اوکراین همچنان به تقویت دموکراسی و انجام اصلاحات، با هدف استانداردهای اروپایی ادامه می‌دهد.

نتیجه‌گیری

تحول سیستم دولتی اوکراین یک روند طولانی و دشوار بوده است که شامل تغییرات و آزمون‌های متعددی است. از روس کی‌‍یف تا اوکراین مستقل معاصر، سیستم دولتی تحولات زیادی را تجربه کرده و با چالش‌های داخلی و خارجی روبرو بوده است. مهم است که توجه داشته باشیم که هر مرحله از این روند تأثیر خود را بر توسعه ملت اوکراین، فرهنگ، سنت‌ها و آرمان‌های آزادی آن گذاشته است. اوکراین معاصر همچنان به ساختن حاکمیت خود ادعا می‌کند و به دستاوردهای گذشته و رویکرد به آینده تکیه می‌کند.

به اشتراک گذاشتن:

Facebook Twitter LinkedIn WhatsApp Telegram Reddit Viber email

مقالات دیگر:

ما را در پترئون حمایت کنید