قرون وسطی در سریلانکا یک دورهٔ زمانی وسیع را از قرن ششم تا قرن شانزدهم در بر میگیرد، زمانی که تغییرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی در جزیره رخ داد. این دوره با ساختارهای سیاسی پیچیده، شکوفایی فرهنگی و تأثیرات خارجی مشخص میشود که سریلانکای امروزی را شکل داده است. در این مقاله به بررسی رویدادهای کلیدی، ویژگیها و تأثیر عوامل مختلف بر توسعهٔ جزیره در دورهٔ قرون وسطی خواهیم پرداخت.
در طول قرون وسطی، سریلانکا به چندین پادشاهی تقسیم شده بود که در حال مبارزه دائمی برای قدرت بودند. مهمترین آنها پادشاهیهای آنوراداپورا، پولونارووا و جایفنا بودند. پادشاهی آنوراداپورا که در قرن سوم قبل از میلاد تأسیس شد، یکی از نخستین نهادهای سیاسی بزرگ در جزیره شد. این پادشاهی به خاطر سیستم مدیریت پیشرفته، دستاوردهای معماری و شکوفایی بودیسم شهرت یافت.
پادشاهی پولونارووا که در قرن یازدهم به جای آنوراداپورا ایجاد شد، مرکز توسعهٔ فرهنگی و سیاسی گردید. حکومت پادشاه پاراکراماباهو اول (۱۱۵۳-۱۱۸۶) با ساخت بسیاری از معابد، استخرها و سایر زیرساختها مشخص شد. او سیاست خارجی فعالی را دنبال میکرد و مرزهای دولت خود را گسترش میداد و ارتباطات بینالمللی را تقویت میکرد.
پادشاهی جایفنا در شمال جزیره که به وسیلهٔ حکام تامیل تأسیس شده بود، نیز نقش مهمی در تاریخ قرون وسطایی سریلانکا ایفا کرد. این منطقه مرکز تجارت و فرهنگ و همچنین جایی بود که سنتهای بودایی و هندو مخلوط میشدند.
در قرون وسطی، بودیسم همچنان دین غالب در سریلانکا بود، اما سایر سنتهای مذهبی از جمله هندوئیسم و مسیحیت نیز در جزیره توسعه پیدا کردند. بودیسم تأثیر قابل توجهی بر هنر و معماری داشت که در ساخت معابد باشکوه، مجسمههای بودا و دیگر بناهای معماری پیداست. استوپای سری دالادا مالیگاوا در کاندی یکی از مهمترین مراکز مذهبی شد.
فرهنگ آن زمان با درجهٔ بالایی از توسعهٔ ادبیات، موسیقی و رقص مشخص میشد. آثار ادبی مختلفی مانند «سدهارما رتناوالی» وجود داشت که آموزهها و سنتهای بودایی را توصیف میکرد. هنرهای رقص به ویژه بخش مهمی از مراسم و آیینهای مذهبی شدند که نشاندهندهٔ نقش فرهنگ در زندگی اجتماعی بود.
سریلانکای قرون وسطی مرکز تجاری مهمی بود که در مسیر بزرگ جادهٔ ابریشم قرار داشت. تجارت با کشورهایی نظیر هند، فارس و دولتهای عربی رواج داشت. جزیره ادویهجاتی مانند دارچین و همچنین سنگهای قیمتی و دیگر کالاها را صادر میکرد. این امر نه تنها به رشد اقتصادی کمک میکرد، بلکه تبادل فرهنگی میان تمدنهای مختلف را نیز تسهیل میکرد.
توسعهٔ سیستمهای آبیاری، نظیر کانالها و مخازن پیچیده، امکان افزایش تولیدات کشاورزی را فراهم کرد. کشاورزی، به ویژه کشت برنج، پایهٔ اقتصاد جزیره شد. این دستاوردها در زمینهٔ کشاورزی تأمین امنیت غذایی و موجب رشد جمعیت گردید.
در قرون وسطی، سریلانکا تحت تأثیر نیروهای خارجی مختلفی قرار داشت. بارزترین آنها حملهٔ حکام چولی از جنوب هند بود که از قرن دهم آغاز شد و چندین قرن ادامه یافت. این حملات موجب تخریبهای قابل توجه و تغییر نقشهٔ سیاسی جزیره شد. چولیها آنوراداپورا و پولونارووا را تسخیر کردند، اما تأثیر آنها نتوانست بودیسم را سرکوب کند که همچنان به وجود خود در شرایط جدید ادامه داد.
از قرن سیزدهم، سریلانکا همچنین با تهدیدی از سوی قدرتهای اروپایی مواجه شد. پرتغالیها و سپس هلندیها شروع به نشان دادن علاقه به جزیره کردند که در آینده وضعیت سیاسی و اقتصادی آن را تغییر داد. مداخلهٔ آنها در امور سریلانکا آغازگر دوران جدیدی بود که در آن قدرتهای اروپایی شروع به رقابت برای کنترل بر مسیرهای تجاری مهم و منابع کردند.
ساختار اجتماعی سریلانکای قرون وسطی چندسطحی بود و شامل چندین کاست میشد. خانوادهٔ سلطنتی و اشراف در بالاترین موقعیتها قرار داشتند، در حالی که کشاورزان، صنعتگران و بازرگانان جمعیت اصلی را تشکیل میدادند. گروههای حرفهای مختلفی وجود داشتند که هر یک حقوق و مسئولیتهای خود را داشتند. این تنوع به توسعهٔ اقتصاد و جامعه بهطور کلی کمک کرد.
روابط خانواده، سنتها و آداب و رسوم نقش مهمی در زندگی مردم ایفا کردند. احترام به بزرگترها و رعایت هنجارهای رفتاری از ارزشهای اصلی بودند. بودیسم به عنوان دین غالب، اصول اخلاقی و هنجارهای اخلاقی را شکل میداد که به ایجاد یک جامعهٔ هماهنگ کمک کرد.
قرون وسطی زمان شکوفایی علمی و آموزشی بود. صومعههای بودایی به مراکز آموزش تبدیل شدند، جایی که فلسفه، پزشکی، نجوم و ریاضیات را مطالعه میکردند. دانشمندان معروفی نظیر سواتنه تیساگا نسبت به این حوزهها سهم قابل توجهی گذاشتند. آنها کتابخانههای وسیع ایجاد کردند و با دانشمندان سایر کشورها دانش خود را تبادل کردند که به توسعهٔ فرهنگی و علمی جزیره کمک کرد.
قرون وسطی در سریلانکا دورهای غنی و متنوع بود که تأثیر قابل توجهی بر شکلگیری هویت فرهنگی و سیاسی جزیره گذاشت. بودیسم به عنوان دین اصلی، رد عمیقی در هنر، معماری و زندگی اجتماعی برجای گذاشت. با وجود تهدیدات خارجی و درگیریهای داخلی، سریلانکا ارزشهای فرهنگی خود را حفظ کرده و به عنوان یک مرکز مهم منطقهای تجارت و فرهنگ به توسعهٔ خود ادامه داد. درک این دوره برای آگاهی از سنتها و ارزشهای مدرن سریلانکا مهم است که همچنان وجود دارند و امروزه نیز ادامه دارند.